امام عصر (عج) در کلام آیت الله بهجت(ره)

امام عصر (عج) در کلام آیت الله بهجت(ره)

امام زمان (عج) (عینُ النّاظره و اُذُنُه السّامِعَه ولِسانُهُ النّاطق و یَدُهُ الباسطَه: چشم بینا، گوش شنوا، زبان گویا و دست گشادۀ خداوند) است.

در رؤیت امام (علیه السلام) مقابله و محاذات شرط نیست؛ بلکه هر جا نشسته، بر اَرَضین سُفلی و سماوات سبع و مافیهنَّ و ما بینهنَّ اِشراف دارد.

سبب غیبت امام زمان (عج) خود ما هستیم!

به افرادی که پیش از ظهور در دین و ایمان باقی می مانند و ثابت قدم هستند، عنایات و الطاف خاصی می شود.

لازم نیست که انسان در پی این باشد که به خدمت حضرت ولی عصر (عج) تشرّف حاصل کند؛ بلکه شاید خواندن دو رکعت نماز، سپس توسّل به ائمه (علیهم السلام) بهتر از تشرّف باشد

ما در دریای زندگی در معرض غرق شدن هستیم؛ دستگیری ولیّ خدا لازم است تا سالم به مقصد برسیم. باید به ولیّ عصر (عج) استغاثه کنیم که مسیر را روشن سازد و ما را تا مقصد، همراه خود ببرد.

دعای تعجیل فَرج، دوای دردهای ما است.

در زمان غیبت هم عنایات و الطاف امام زمان (عج) نسبت به محبّان و شیعیانش زیاد دیده شده؛ باب لقا و حضور بالکلیّه مسدود نیست؛ بلکه اصل رؤیت جسمانی را هم نمی شود انکار کرد!

هر چند حضرت حجت (عج) از ما غایب و ما از فیض حضور آن حضرت محرومیم؛ ولی اعمال مطابق یا مخالف دفتر و راه و رسم آن حضرت را می دانیم؛ و این که آیا آن بزرگوار با اعمال و رفتار خود خشنود، و سلامی - هر چند ضعیف - خدمتش می فرستیم؛ و یا آن حضرت را با اعمال ناپسند، ناراضی و ناراحت می کنیم!

انتظار ظهور و فرج امام زمان (عج)، با اذیّت دوستان آن حضرت، سازگار نیست!

چه قدر حضرت [امام زمان (علیه السلام)] مهربان است به کسانی که اسمش را می برند و صدایش می زنند و از او استغاثه می کنند؛ از پدر و مادر هم به آنها مهربان تر است!

هر کس باید به فکر خود باشد و راهی برای ارتباط با حضرت حجت (عج) و فَرَج شخصی خود پیدا کند، خواه ظهور و فرج آن حضرت دور باشد، یا نزدیک!

امام (عج) در هر کجا باشد، آن جا خضراء است. قلب مؤن جزیرۀ خضراء است؛ هر جا باشد، حضرت در آن جا پا می گذارد.]

قلبها از ایمان و نور معرفت خشکیده است. قلب آباد به ایمان و یاد خدا پیدا کنید، تا برای شما امضا کنیم که امام زمان (عج) آن جا هست!

اشخاصی را می خواهند که تنها برای آن حضرت باشند. کسانی منتظر فرج هستند که برای خدا و در راه خدا منتظر آن حضرت باشند، نه برای برآوردن حاجات شخصی خود!


اگر به قطعیّات و یقینیّات دین عمل کنیم، در وقت خواب و به هنگام محاسبه پی می بریم که از کدام یک از کارهایی که کرده ایم قطعاً حضرت امام زمان (عج) از ما راضی است؛ و از چه کارهایمان قطعاً ناراضی است.
به طور یقین دعا در امر تعجیل فرج آن حضرت، مؤثّر است، اما نه لقلقه.

ائمه (علیهم السلام)] فرموده اند: شما خود را اصلاح کنید، ما خودمان به سراغ شما می آییم و لازم نیست شما به دنبال ما باشید!

تا رابطۀ ما با ولیّ امر: امام زمان (عج) قوی نشود، کار ما درست نخواهد شد. و قوّت رابطۀ ما با ولیّ امر (عج) هم در اصلاح نفس است.

از گناه ما و به خاطر اعمال ما است که آن حضرت [حضرت حجّت (علیه السلام)]، هزار سال در بیابان ها در به در و خائف است!

اگر اهل ایمان، پناهگاه حقیقی خود را بشناسند و به آن پناه ببرند، آیا امکان دارد که از آن ناحیه، مورد عنایت واقع نشوند؟!

با این که به ما نه وحی می شود نه الهام، به آن واسطه ای که به او وحی و الهام می شود توجه نمی کنیم؛ در حالی که در تمام گرفتاری ها - اعمّ از معنوی و صوری، دنیوی و اُخروی - می توان به آن واسطۀ فیض [حضرت حجّت (علیه السلام)] رجوع کرد.

حضرت غائب (عج) دارای بالاترین علوم است؛ و اسم اعظم بیش از همه در نزد خود آن حضرت است. با این همه، به هر کس که در خواب یا بیداری به حضورش مشرّف شده، فرموده است: برای من دعا کنید!

راه خلاص از گرفتاری ها، منحصر است به دعا کردن در خلوات برای فرج ولیّ عصر (عج)؛ نه دعای همیشگی و لقلقۀ زبان… بلکه دعای با خلوص و صدق نیّت و همراه با توبه.

در محضر بهجت

فیضی از ورای سکوت


هنوز تنهاست...هنوز تشنه...

هنوز صدای حسین (علیه‌السلام) می‌آید…

هنوز تنهاست…هنوز تشنه…

تشنه‌ی معرفت ما،..

تشنه‌ی یاری کردن امام زمانمان..

و ما همچنان…

مشغول به خود…

هنوز گرفتار به خود…

امشب از لب پنجره نزدیکتر از هفته ی پیش

شنــــــــــیدم صدایی که میخواند

آیا کسی هست بین این امت برای یاری من

یک پیشنهاد «یلدایی محمدی(ص)»

از دیرباز شب پایانی پاییز و شب آغازین زمستان برای ایرانیان شبی خاطره انگیز بوده است. شبی موسوم به «شب چله» یا «شب یلدا». شبی که در آن پدربزرگها و مادر بزرگها خانه را برای استقبال از فرزندان می آرایند و فرزندان و نوه ها نیز از آن سو برای دیدار بزرگان خانواده بی قرارند.

ایران کشوری با چندین هزار سال قدمت و تمدن شبی را به شادمانی می نشیند که مردمش بنا به ذوق و سلیقه و طبیعت منطقه ای که در آن زندگی می کنند هر یک برای برگزاری سنت های کهن آداب خاص خود را دارند.

صله رحم، دیدار با بزرگترهای فامیل، خوردن آجیل مخصوص، انار، شیرینی و هندوانه و از همه مهمتر «حافظ خوانی» و «گرفتن فال حافظ» تنها بخشی از رسم و رسومات این شب به یادماندنی است.

از آنجائیکه که صله رحم یکی از دستورات موکد دین مبین اسلام به مسلمانان است می توان نتیجه گرفت که دیدوباردید و گعده های خانوادگی در شب یلدا و باخبر شدن از احوالات بستگان به بهانه طولانی ترین شب سال، اتفاقا مورد تاکید و نظر دین مبین اسلام نیز هست.

اما امسال این شب که جایگاه ویژه ای در بین ایرانیان دارد مصادف شده است با ایام پایانی ماه صفر. ماهی که در روایات به ماه غم و اندوه اهل بیت علیهم السلام تعبیر شده است.

به عبارت دیگر یکشنبه و سه شنبه (۳۰ آذر و ۲ دی) ایام رحلت پیامبر (ص) و شهادت امام رضا(ع) و امام حسن مجتبی(ع) است. ایامی که مردم شیعه ایران قطعا زمانی را برای شادی و جشن و پایکوبی به خود اختصاص نخواهند داد و ترجیح می دهند در مراسمات عزاداری و هیئات مذهبی سپری کنند.

یک پیشنهاد «یلدایی محمدی(ص)»

اما آیا برای مردمی که هم بر آداب و رسوم خود پایبندند و هم نمی خواهند به ارادت خود از اهل بیت علیهم السلام دست بکشند، هیچ راهی نیست؟!

نگارنده برای این مهم یک پیشنهاد «یلدایی محمدی(ص)» دارد. پیشنهادی که با عمل به آن هم جایگاه و حرمت ائمه حفظ خواهد شد و هم ملت ایران به شادی های طولانی ترین شب سال خواهند رسید.

بنابر تقویم شب یلدا شب دوشنبه (یکشنبه شب) است. یعنی شب میانی بین دو شب شهادت و ایام عزاداری. اما دو شب بعد یعنی شب سه شنبه مصادف است با شب اول ربیع. شبی که پیامبر اعظم در مورد آن می فرمایند: «کسی که مرا به اتمام ماه صفر بشارت دهد او را به بهشت بشارت می دهم» [1]

پس چه خوب است که جشن شب یلدا موکول شود به دو شب بعد که هم سابقه یک سنت دیرینه حفظ شود، هم هتک حرمت ایام عزاداری پیامبر اکرم صورت نگیرد و هم به نوعی مردم ایران آمدن ماه ربیع را به پیامبرشان بشارت دهند و اهل بهشت گردند.

نوش جانتان طعم شیرین بهشت برین الهی.

ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺁﻟﺰﺍﯾﻤﺮ ﺩﺍﺷت

 


ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺖ: ﻣﺎﺩﺭ ﯾﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺩﺍﺭﯼ، ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻫﻤﯿﻦ

ﺑﺒﺮﯾﻤﺖ ﺁﺳﺎﯾﺸﮕﺎﻩ ﺳﺎﻟﻤﻨﺪﺍﻥ

ﻣﺎﺩﺭ ﮔﻔﺖ: ﭼﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺍﯼ؟

ﮔﻔﺖ: ﺁﻟﺰﺍﯾﻤﺮ

ﮔﻔﺖ: ﭼﯽ ﻫﺴﺖ؟

ﮔﻔﺖ: ﯾﻌﻨﯽ ﻫﻤﻪ ﭼﯿز رﻮ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯿﮑﻨﯽ

ﮔﻔﺖ: اﻧﮕﺎﺭ ﺧﻮﺩﺗﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﯼ

ﮔﻔﺖ: ﭼﻄﻮﺭ؟

ﮔﻔﺖ: ﺍﻧﮕﺎﺭ ﯾﺎﺩﺕ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﺎ ﭼﻪ ﺯﺣﻤﺘﯽ ﺑﺰﺭﮔﺖ ﮐﺮﺩﻡ،

ﭼﻘﺪﺭ ﺳﺨﺘﯽﮐﺸﯿﺪﻡ ﺗﺎ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﺸﯽ،

ﻗﺎﻣﺖ ﺧﻢ ﮐﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﻗﺪ ﺭﺍﺳﺖ ﮐﻨﯽ…

ﭘﺴﺮ ﺭﻓﺖ ﺗﻮﯼ ﻓﮑﺮ …

ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺑﻪ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﮔﻔﺖ: ﻣﺎﺩﺭ ﻣﻨﻮ ﺑﺒﺨﺶ

ﮔﻔﺖ: ﺑﺮﺍﯼ ﭼﯽ؟

ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﮑﻨﻢ

ﻣﺎﺩﺭ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﮐﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﯾﺎﺩﻡ ﻧﻤﯿﺎﺩ…

خدا نکند...

ایت الله مجتهدی تهرانی:

وضو می‌گیری، اما در همین حال اسراف می‌کنی

نماز می‌خوانی اما با برادرت قطع رابطه می‌کنی

روزه می‌گیری اما غیبت هم می‌کنی

صدقه می‌دهی اما منت می‌گذاری

بر پیامبر و آلش صلوات می فرستی اما بدخلقی می کنی

دست نگه دار!

ثواب‌هایت را در کیسهٔ سوراخ نریز!

اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31