رهبر معظم انقلاب ....

بایدنهضت علمی وفراگیری برای ریشه‌کن کردن جریان تکفیری ایجادکرد/ جوانانی راکه تحت تأثیرتکفیری‌ها هستندنجات دهید،این به عهده‌ی علماست/خداونددرروزقیامت ازعلماسؤال خواهدکردکه مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه ای

ميلاد شكافنده ي دانش نبوي و وارث علم علوي، خجسته باد.

امام محمد باقر-ع:
كمال و بلكه همه ي كمال در سه چيز است:
*دانا بودن در دين و احكام آن
*صابر بودن در سختيهاي دنيا
*و اندازه نگه داشتن در معاش

عجائبی از اعجوبه سیر و سلوک حضرت آیت اله سید علی قاضی

پول با برکت
آیت الله سید عباس حسینی کاشانی می فرمود: «در ایامی که نجف اشرف بودیم دوستی داشتم که در امرار معاش دچار سختی و فشار بسیاری شده بود؛ روزی به محضر آقای قاضی رفـت و عرض کرد: آقا! خداوند سبحان به من تمام چیزهای خوب را داده است جز اینکه سخت در فقر و فاقه هستم و فشار بسیاری را از این لحاظ تحمل می کنم، اگر ممکن است چاره ای برای این مشکل من بنمائید: مرحوم آقای قاضی پس از گوش دادن به حرفهای این شخص دستش را در جیبش برد و یک مشت فلوس (پول خرد عراقی) را از جیب خود در آورد و به وی داد و فرمود:بدون اینکه به مقدار این پول دقت کنی از آن استفاده نما.
دوست ما نقل کرد که تا مدتهای مدید بدون اینکه از مقدار آن پول آگاه باشم، هر جا که نیازی به پول پیدا می کردم از آن استفاده می نمودم تا اینکه روزی وسوسه شدم و با خود گفـتم مگر این پول چقدر است که تمامی ندارد؛ برای همین دست در جیب بردم و به شمارش آن پرداختم دیدم جز چند فلس ناچیز، چیز دیگری نیست! ولی طولی نکشید همین پول ناچیز، برکتش از بین رفـت و دوباره به فقر و فلاکت افـتادم. دوباره به محضر آقای قاضی رفـتم و قبل از اینکه من چیزی بگویم فرمود: ها! چکار کردی؟ پولها را شمردی؟
بار دیگر مقداری فلوس به من داد و فرمود: دیگر آنها را نشمر!
آیت الله کاشانی فرمودند: تا زمانی که دوستم در قید حیات بود از آن پول با برکت استفاده می کرد، بدون اینکه در آن کاستی پیدا شود! »

تو مرا عشق کردی که در قلب عشاق بسوز

خدایا عذر میخواهم از این که بخود اجازه میدهم که با تو راز و نیاز کنم عذر میخواهم که ادعا های زیاد دارم در مقابل تو اظهار وجود میکنم در حالی که خوب میدانم وجود من ضائیده ی اراده من نیست و بدون خواسته ی تو هیچ و پوچم , عجیب آنکه از خود میگویم منم میزنم خواهش دارم و آرزو میکنم

خدایا…

تو مرا عشق کردی که در قلب عشاق بسوزم
تو مرا اشک کردی که در چشم یتیمان بجوشم
تو مرا آه کردی که از سینه ی بیوه زنان و دردمندان به آسمان صعود کنم
تو مرا فریاد کردی که کلمه ی حق را هر چه رسا تر برابره جباران اعلام نمایم
تو تار و پود وجود مرا با غم و درد سرشتی
تو مرا به آتش عشق سوختی
تو مرا در توفان حوادث پرداختی , در کوره ی غم و درد گداختی
تو مرا در دریای مصیبتو بلا غرق کردی
و در کویره فقر و هرمان و تنهائی سوزاندی.

خدایا …

تو به من
پوچی لذات زود گذر را نمودی
ناپایداری روزگار را نشان دادی
لذت مبارزه را چشاندی
ارزش شهادت را آموختی

خدایا

تو را شکر میکنم
که از پوچی ها و ناپایداریها و خوشیها و قید و بندها آزادم نمودی
و مرا در توفانهای خطرناک حوادث رها کردی و در غوغای حیات در مبارزه ی با ظلم و کفر غرقم
نمودی و مفهوم واقعی حیات را به من فهماندی.
فهمیدم : سعادت حیات در خوشی و آرامش و آسایش نیست
بلکه در درد و رنج و مصیبت و مبارزه با کفر و ظلم
و بالاخره شهادت است.

مناجات شهید چمران با خدا

راه كارهای مخلص شدن به چند مورد دیگر اشاره می كنیم

شخصی به امام جواد (علیه السلام) عرض كرد:” چون ده فقیر عیالمند را كمك كرده ‏ام شادم. امام (علیه السلام) فرمود: به شرط آنكه تا كنون یا از این به بعد حبط نكنی. آن شخص پرسید: مگر ممكن است حبط شود در حالی كه من از شیعیان خالص شما هستم؟ امام (علیه السلام) فرمود: با همین كلمه حبط شد. پرسید چرا؟ امام (علیه السلام) فرمود: ای كسانی كه ایمان آورده اید صدقه های خود را با منت نهادن و آزار رساندن تباه نكنید.(1)

و نفرمود: منت و اذیت بر تصدق شدگان بلكه هر نوع منت و اذیت رمز نابودی عمل است و شما كه گفتید من شیعه خالص هستم من كه امام جواد هستم و فرشتگان نگهبان كه دور تو هستند اذیت شدند و همین اذیت سبب حبط و باطل شدن ثواب تو شد.

شیعه خالص، ابوذر و سلمان و مقداد و عمارند. تو كه خودت را مانند آنها می دانی من اذیت شدم. گفتم: چه بگویم؟ فرمود: بگو من از دوستان شما هستم. راوی می‏ گوید: من از گفته خود شرمنده هستم و عذر می‏ خواهم و توبه كردم. امام (علیه السلام) فرمود: با این توبه ثواب به تو برگشت و حبط از تو برطرف شد".(2)

در ادامه راه كارهای مخلص شدن به چند مورد دیگر اشاره می كنیم:

توجه به خواست خدا: اگر بدانیم كه دلهای مردم به دست خداست و او صاحب دل هاست همیشه كارها را برای خدا انجام خواهیم داد و حتی اگر جایی احساس كردیم به حمایت های مردم نیاز داریم از خدا كه دلها به دست اوست می خواهیم محبت را در دل آنان جای دهد وقتی كار برای خدا باشد او دلهای مردم را به راحتی می تواند نرم كند ولی اگر برای مردم باشد معلوم نیست تاثیرگذار باشد به خلاف وقتی كه كار برای خدا باشد و از او بخواهیم تاثیر گذارد كه در این صورت حتما به خواست خدا چنین خواهد شد.

چه بسیار افرادی كه خود را به آب و آتش می زنند كه محبوب مردم شوند ولی باز هم مردم آنان را دوست ندارند و چه بسا افرادی كه بدون چشم داشتی از مردم یا مادیات یا اسم و رسم تنها دل به خدا می سپارند و خالصانه عمل می كنند و در چشم مردم از عظمت و ارزش بالایی برخوردار می شوند مثل علما و شهدای بزرگوارمان پس تنها باید رضای خدا مطرح باشد و رضایت مردم هم از خدا خواسته شود كه او بر هر كاری تواناست.(3)

توجه به بقای كار: اگر بخواهیم تاریخ مصرف كارمان تمام نشود و فاسد نگردد كار را رنگ خدایی بزنیم و چه رنگی بهتر از رنگ خداست؟(4) مطمئن باشیم اگر برای غیر خدا كار كردیم تاریخ مصرف آن دیر یا زود تمام می شود و از یادها خواهد رفت اگر عقلمان را به كار گیریم می بینیم كار باقی بهتر از كار فانی(نابود شدنی) است خداوند می فرماید آنچه نزد شماست نابود می شود ولی آنچه نزد خداست باقی و جاودان خواهند ماند(5) و كار باقی نمی ماند جز اینكه مخلصانه انجام شود.

مقایسه پاداش ها: اگر مردم بخواهند پاداش دهند هر پاداشی كه باشد محدودیت دارد بعضا محدودیت مكانی دارند و بعضا زمانی ، به علاوه پاداش هایی كه مردم می دهند مثل لباس و مسكن و پول و… برای نا اهلان نیز پیدا می شود و آنان هم می توانند از این پاداش ها بهره مند شوند اما اگر كار برای خدا شد پاداش او دیگر محدود نخواهد بود بلكه بی نهایت است هم مادی هم معنوی، اینجا هم اگر سراغ عقل برویم به ما اجازه نمی دهد پاداش های نامحدود را با پاداش های محدود عوض كنیم.(6)
در نتیجه می توان گفت آن كه عاقل باشد و از این نعمت سترگ بهره ببرد همیشه كارهایش را مخلصانه انجام خواهد داد و هیچ گاه دچار ریا نخواهد شد.

به نقل از شبکه قران

اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31