سكرت
آسمان فرصت پرواز بلنديست
آسمان فرصت پرواز بلنديست
یکشنبه 93/09/02
حضور تاریخی ما در راستای اربعین حسینی
باسمه تعالی
1- بعضی از مسائل ما تحت تأثیرفرهنگ غرب برای ما مسئله شده است، اگر ماوراء زندگی غربی به آن مسائل بنگریم بسیاری از آنها برای ما فرعی میشوند. در حالیکه مسئلهی اصلی ما حضور جدّی نور تشیع در عالم است و در این رابطه باید از خود بپرسیم به کجا باید نگاه کنیم که کور نباشیم؟
2- با توجه به اینکه همیشه تلاش دشمنان اسلام آن بوده که اربعین را بزنند و تأکید ائمهh آن است که اربعین زنده بماند، چون اربعین یعنی ادامهی حسین(ع) ، شیعه باید بیشترین نگاه را جهت بقای اسلام به اربعین بیندازد تا نسبت به مهمترین عامل بقاء اسلام کور نباشد.
3- ما باید متوجه روحی باشیم که به ارادهی الهی در زمانهی ما در حال جاریشدن است و حرکات و سکنات مردم از آن خبر میدهد، تا بتوانیم تأثیرگذار باشیم. همهچیز خبر از آن میدهد دورهی بیدینی گذشته است و دینداران، تاریخ آینده را شکل میدهند ولی نه با قرائت روشنفکری غربی، بلکه با قرائت انبیاء که نظر به مردم دارند.
4- حضور در تاریخی که در حال شکلگیری است، حضور در ذیل ارادهی خاص الهی است و موجب میشود تا از بیهویتی که فرهنگ غربی بر ما تحمیل کرده آزاد شویم و این موجب میشود که زودتر از زمان خود در تاریخ حضور داشته باشیم، مثل ناامیدشدن حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» به نهادهای بینالمللی و امیدواری به مردم برای حضور اسلام در آیندهی تاریخ. این یک نوع حضور فعّال در تاریخی است که شروع شده است.
5- اگر خواستیم دُن کیشوت زمانهی خود نباشیم، باید بفهمیم دست و دل مردم در اربعینها به چه تاریخی اشاره دارد تا گرفتار بیتاریخی نباشیم. آنچه میتوان گفت آن است که شیعه با رجوع میلیونی مردم به اربعین، زودتر از بقیهی ملل، گذشتهی چند صدسالهی سرگردانیِ خود را بازخوانی میکند تا سالهای غفلت خود از حقیقت را جبران کند.
6- حرکت حضرت سیدالشهداء(ع) یک تذکر بود به همهی تاریخ که چگونه از ظلمات زمانه میتوان خود را رها کرد و امروز مردم در حماسهی اربعین در ذیل تذکر حضرت سیدالشهداء(ع) به روحی منوّرند که آنها را از ظلمات فرهنگ اُمویِ جهان استکبار رهایی میبخشد و این است معنای حماسهی میلیونی راهپیمایی اربعین حسینی.
7- حماسهی اربعین چیزی نیست که از ما شروع شده باشد، امامان ما همه در بزرگداشت اربعین مصر بودند تا معلوم شود حرکتی که حضرت سیدالشهداء(ع) شروع فرمودند یک حرکت عقیم نیست. در این رابطه حضرت عسکری(ع) میفرمایند: «عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ؛ صَلَاةُ الْإِحْدَى وَ الْخَمْسِينَ وَ زِيَارَةُ الْأَرْبَعِينَ وَ التَّخَتُّمُ فِي الْيَمِينِ وَ تَعْفِيرُ الْجَبِينِ وَ الْجَهْرُ بِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ». علامتهای مؤمن پنج چیز است: پنجاه رکعت نماز و «زیارت اربعین» و انگشتر در دست راست کردن و پیشانی بر خاکنهادن و «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» را بلندگفتن.
یا اینکه جابربن عبداللّه انصاری صاحب اسرار آل محمد«صلواتاللّهعلیهم» میداند باید با زیارت حضرت امام حسین(ع) در اربعین نشان دهد آن حرکت، حرکتی نبود که در خود عقیم شود. جابر با اینکه در آن زمان نابینا است و با اینکه مسافرت در آن شرایط و با آن وضع از مدینه تا کربلا آن اندازه طاقتفرسا است، ولی او متوجه است آن زیارت یک زیارت معمولی نیست همراه با ثوابهای فردی، بلکه یک حضور تاریخی است در تاریخی که امام حسین(ع) شروع کردند، حضوری است در راستای تقابل با حاکمیت استکباری امویان.
8- دشمن گمان میکرد حسین(ع) را در روز عاشورا به قتل میرساند و در کربلا دفن میکند ولی خود حضرت خوب میدانند چه کاری را در تاریخ انجام دادند، لذا حضرت در آن روز خطاب به لشکر عمر سعد میفرمایند: «ثُمَّ ايْمُ اللَّهِ لَا تَلْبَثُونَ بَعْدَهَا إِلَّا كَرَيْثِ مَا يُرْكَبُ الْفَرَسُ حَتَّى تَدُورَ بِكُمْ دَوْرَ الرَّحَى وَ تَقْلَقُ بِكُمْ قَلَقَ الْمِحْوَرِ»؛ ( اللهوف على قتلى الطفوف، سيدبن طاوس، ص 99 )به خدا سوگند كه به شما مهلتى بيش از زمان سوار و پيادهشدن يك سواركار ندهند، تا آن كه آسياب زمان شما را در زير چرخش خُرد كند. و به حضرت زينب(ع) خبر مىدهند كه شما با عزت به شهر خود برمىگرديد. حادثهى كربلا در ظاهر چيز ديگرى را نشان مىداد ولى حقيقت موضوع در عالم غيب با خط سبزى كه داشت چيز ديگرى بود.
هلال بن نافع مىگويد:«إِنِّي كُنْتُ وَاقِفاً مَعَ أَصْحَابِ عُمَرَ بْنِ سَعْدٍ لَعَنَهُ اللَّهُ إِذْ صَرَخَ صَارِخٌ أَبْشِرْ أَيُّهَا الْأَمِيرُ فَهَذَا شِمْرٌ قَتَلَ الْحُسَيْنَ(ع) قَالَ فَخَرَجْتُ بَيْنَ الصَّفَّيْنِ فَوَقَفْتُ عَلَيْهِ وَ إِنَّهُ(ع) لَيَجُودُ بِنَفْسِهِ فَوَ اللَّهِ مَا رَأَيْتُ قَطُّ قَتِيلًا مُضَمَّخاً بِدَمِهِ أَحْسَنَ مِنْهُ وَ لَا أَنْوَرَ وَجْهاً وَ لَقَدْ شَغَلَنِي نُورُ وَجْهِهِ وَ جَمَالُ هَيْئَتِهِ عَنِ الْفِكْرَةِ فِي قَتْلِه» (اللهوف على قتلى الطفوف، سيدبن طاوس، ص 128.) با سربازان عمر بن سعد ملعون ايستاده بودم كه يكى فرياد برآورد: امير، مژده، اين شمر است كه حسين(ع) را كشته، گويد از ميان لشكر بيرون شدم و در ميان دو صف، بر بالين حسين ايستادم و او در حال جان كندن بود و به خدا قسم هرگز كشتهى آغشته بهخونى را زيباتر و نورانىتر از او نديدم و من آنچنان مات نور آن صورت و محو جمال آن قيافه شده بودم كه متوجّه نشدم چگونه او را مىكشند.
حضرت سيدالشهداء(ع) آنچنان خود را موفق و پيروز احساس مىكنند كه نهتنها آنهمه زخم و شمشير در مقابل آن پيروزى چيزى بهحساب نمىآيد، بلكه شمشيرى كه دارد سر مباركشان را جدا مىكند چيزى به حساب نمىآورند.
از جمله كسانى كه موضوع شادى حضرت سيدالشهداء(ع) را ذكر كرده، خوارزمى در مقتل الحسين(ع) است كه مىگويد: چون شمر بر سينهى مبارك حضرت امام حسين(ع) نشست و محاسنش را گرفت و آهنگ كشتن وى كرد، حسين(ع) خنديد و گفت: آيا مرا مىخواهى بكشى؟ آيا مرا مىشناسى؟»[1]
اینها همه حکایت از آن دارد که برای امام حسین(ع) افق روشن است و حضرت میدانند چه راهی را به سوی بشریت گشودهاند.
9- در حماسهی اربعین حسینی و حضور بیست میلیون انسانهای وفادار به آرمانهای قدسیِ امام حسین(ع) و مصمم در پشتکردن به فرهنگ یزید، خبر از آن میدهد که هویتی از شیعه در حال شکوفائی است و به بهترین شکل میخواهد از حیطهی جهان استکباری با فرهنگ حضور مردم در صحنهها عبور نماید و این نوع حضور آثار بسیار عمیقی در وجود تکتک انسانهای حاضر در این اقیانوس انسانی خواهد گذاشت و هرکس خود را یک اقیانوس انسانِ تمدنساز احساس میکند.
10- در حماسهی اربعین حسینی رفتارهایی از تمدنسازی شیعه ظهور میکند که هرگز به چشم فرهنگ غربی نمیآید، از مردان و زنان محترمی که با پای پیاده خود را به سادهترین شکل در انبوه جمعیت غرق کردهاند تا از اَنانیّت خود هیچچیز باقی نگذارند تا خادمان زوّار که با اندک بضاعت خود در خدمت زوّار قرار میگیرند همه در حال نشاندادن اهدافی برای زندگی دینی هستند و زوّار و خدمه میخواهند در راستای اهداف بزرگ خود صورت ایثار حسین(ع) را در این صحنهها به ظهور برسانند و با از خودگذشتگی خود به امام حسین(ع) نزدیک شوند و نقش حسینی خود را در این تاریخ به فعلیت آورند.
11- انبوه زائران اربعین حسینی و اینهمه خدمهی زوّار همه و همه به خوبی میدانند در چه تاریخی قرار دارند و چه تمدنی از طریق آنها در حال وقوع است. اینان به دنبال دستور خداوند به رسولش هستند که فرمود: «فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَك» خودت و همراهانت در راستای رسالتی که دارید پایداری و مقاومت کنید و استکبار جهانی را در موضع متهم قرار دهید و روشن نمایید عقیدهی توحیدی باید در تاریخ، حضور فعّال داشته باشد.
12- شهدای کربلا به حاکمیت جهانیِ اسلام فکر میکردند و به نجات بشریت از جهالت و حیرت ضلالت،[2] و امروز در حماسهی اربعین حسینی همان نگاه به صحنه آمده است تا در همایش بیست میلیونی مردمی معلوم شود شیعه تا چه اندازه قدرت تمدنسازی جهت به صحنهآوردن قدسیترین تمدن را دارد.
13- پیادهروی اربعین حسینی با وجود خطراتی که یزیدیان ایجاد میکنند، عظمت عزم شیعه را در ادامهی راه حسین(ع) بیشتر نشان میدهد و شیعه میداند که با هر قدمی که برمیدارد یک حسنه برای او ثبت میشود و یک سیئه از او زدوده میشود «وَ رَفَعَ لَهُ درجَةً» و درجهای بر شخصیت معنوی او افزون میگردد. زیرا وارد عالَمی شده که عشق حسین(ع) برای او ایجاد کرده.
14- همانطور که امام عسکری(ع) فرمودند زیارت اربعین تثبیت هویت شیعهبودن شیعیان است و اینکه تأکید دارند با پای پیاده این زیارت انجام گیرد؛ خبر از آن میدهد که بنا است حماسهای در ذیل ارادت به امام حسین(ع) و فرهنگ عاشورایی آن حضرت ظهور کند و شرایطِ هرچه بهترِ تحقق آن هدف، امروز به خوبی فراهم شده است. در روایت داریم: «عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَيْمُونٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) ، قَالَ: يَا عَلِيُّ! زُرِ الْحُسَيْنَ وَ لَا تَدَعْهُ. قَالَ: قُلْتُ مَا لِمَنْ أَتَاهُ مِنَ الثَّوَابِ؟ قَالَ: مَنْ أَتَاهُ مَاشِياً كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِكُلِّ خُطْوَةٍ حَسَنَةً وَ مَحَى عَنْهُ سَيِّئَةً وَ رَفَعَ لَهُ دَرَجَةً. فَإِذَا أَتَاهُ، وَكَّلَ اللَّهُ بِهِ مَلَكَيْنِ يَكْتُبَانِ مَا خَرَجَ مِنْ فِيهِ مِنْ خَيْرٍ وَ لَا يَكْتُبَانِ مَا يَخْرُجُ مِنْ فِيهِ مِنْ شَرٍّ وَ لَا غَيْرَ ذَلِكَ. فَإِذَا انْصَرَفَ وَدَّعُوهُ وَ قَالُوا: يَا وَلِيَّ اللَّهِ مَغْفُوراً لَكَ أَنْتَ مِنْ حِزْبِ اللَّهِ وَ حِزْبِ رَسُولِهِ وَ حِزْبِ أَهْلِ بَيْتِ رَسُولِه، وَ اللَّهِ لَا تَرَى النَّارَ بِعَيْنِكَ أَبَداً وَ لَا تَرَاكَ وَ لَا تَطْعَمُكَ أَبَداً».
على بن ميمون صائغ، از حضرت امام صادق(ع) نقل كرده كه آن حضرت فرمودند:اى على! قبر حسين(ع) را زيارت كن و ترك مكن. عرض كردم: ثواب كسى كه آن حضرت را زيارت كند چيست؟ حضرت فرمودند: كسى كه پياده زيارت كند آن حضرت را، خداوند به هر قدمى كه برمى دارد، يك حسنه برايش نوشته، و يك گناه از او محو مى فرمايد، و يك درجه مرتبهاش را بالا مى برد. و وقتى به زيارت رفت، حق تعالى دو فرشته را موكّل او مى فرمايدكه آنچه خير از دهان او خارج می شود را نوشته و آنچه شرّ و بد مى باشد را ننويسند. و وقتى برگشت با او وداع كرده و به وى مىگويند: اى ولىّ خدا! گناهانت آمرزيده شد. و تو از افراد حزب خدا و حزب رسول او و حزب اهل بيت رسولش مى باشی، به خدا قسم! هرگز تو آتش را به چشم نخواهی دید و آتش نیز هرگز تو را نخواهد دید و تو را طعمهی خود نخواهد نمود. (كامل الزيارات، ص134)
عنایت داشته باشید حضرت صادق(ع) چگونه روشن میکنند وقتی انبوه شیعیان با نظر به زیارت امام حسین(ع) مسافتهای طولانی را پیاده طی میکنند به چه برکاتی نایل میشوند و با انس ملائکة اللّه با آنها چه انسانهای فرهیختهای که حاصل آن زیارت و آن پیادهروی است به جامعه برمیگردند. ملائکه به او خطاب میکنند: «یا وَلِیَّ اللّه» آیا کسانی که شایستهی چنین خطابی میشوند و با غفرانی که نصیب آنها میشود و یک نحوه عصمت در شخصیت آنها پدید میآید، دیگر انسانهای معمولی خواهند بود؟ یا انسانی هستند با مسئولیتِ ساختن جهانی سراسر پاکی و ایمان؟
در روایتی دیگر حضرت صادق(ع) روشن میکنند وقتی زائر حسین(ع) پیاده به زیارت حضرت میرود، قبل از رسیدن به کربلا با پاکشدن از گناهانش و افزونشدن حسناتش در مقام اُنس با خدا قرار میگیرد و چون به حائر و حواشی قبر مبارک حضرت رسید، به مقام مصلحین برگزیده میرسد که دغدغهی اصلاح جوامع بشری را دارند و چون زیارت او به اتمام رسید، به مقام فائزین و پیروزمندان صحنهی تمدنسازی نایل میشود و حرکات او حتماً به نتیجهی لازمِ خود میرسد تا آنجایی که رسول خدا(ص) از طریق ملائکة اللّه به او سلام میرسانند که تمام موانع تو در رابطه با انس با خدا برطرف شده. راستی را انسان تا کجا باید صعود کند که رسول خدا(ص) یعنی انسانی که در فتح تاریخ جاهلیت تا آن اندازه پیروز شد، به او سلام برساند و او را از خودش بداند. آری حماسهی اربعین حسینی ادامهی همان فتح تاریخی است که رسول خدا(ص) پایهگذاری فرمودند: اصل روایت این است: «عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ ثُوَيْرِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع): يَا حُسَيْنُ! مَنْ خَرَجَ مِنْ مَنْزِلِهِ يُرِيدُ زِيَارَةَ قَبْرِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ(ع) إِنْ كَانَ مَاشِياً كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِكُلِّ خُطْوَةٍ حَسَنَةً وَ مَحَى عَنْهُ سَيِّئَةً حَتَّى إِذَا صَارَ فِي الْحَائِرِ كَتَبَهُ اللَّهُ مِنَ الْمُصْلِحِينَ الْمُنْتَجَبِينَ حَتَّى إِذَا قَضَى مَنَاسِكَهُ كَتَبَهُ اللَّهُ مِنَ الْفَائِزِينَ حَتَّى إِذَا أَرَادَ الِانْصِرَافَ أَتَاهُ مَلَكٌ فَقَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ(ص) يُقْرِؤُكَ السَّلَامَ وَ يَقُولُ لَكَ: اسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ فَقَدْ غُفِرَ لَكَ مَامَضَى». حسین بنثُویر میگوید: امام صادق(ع) فرمودند: اى حسين! كسى كه از منزلش بيرون آيد و قصدش زيارت قبر حضرت حسين ابن على(ع) باشد. اگر پياده رود، خداوند منّان به هر قدمى كه برمى دارد يك حسنه برايش نوشته و يك گناه از او محو مى فرمايد. تا زمانى كه به حائر برسد و پس از رسيدن به آن مكان شريف حق تبارك و تعالى او را از رستگاران قرار مى دهد. تا وقتى كه مراسم و اعمال زيارت را به پايان برساند كه در اين هنگام او را از فائزين محسوب مى فرمايد. تا زمانى كه ارادهی مراجعت نمايد در اين وقت فرشتهاى نزد او آمده و مى گويد: رسول خدا(ص) به تو سلام میرساند و به خطاب به تو مى فرمايد: از ابتداء عمل را شروع كن، تمام گناهان گذشتهات آمرزيده شد. (كامل الزيارات، ص132)
حضرت صادق(ع) یعنی پایهگذار هویت تشیع در روایتی دیگر روشن میکنند که چگونه قدمهایی که انسان به سوی زیارت امام حسین(ع) برمیدارد به او قدرت تصرف در کلّ جهان را میدهد و خداوند تمام تقاضای او را برآورده میکند. روایت این است: «عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ(ع) قَالَ: إِنَّ الرَّجُلَ لَيَخْرُجُ إِلَى قَبْرِ الْحُسَيْنِ(ع) فَلَهُ إِذَا خَرَجَ مِنْ أَهْلِهِ بِأَوَّلِ خُطْوَةٍ مَغْفِرَةُ ذُنُوبِهِ، ثُمَّ لَمْ يَزَلْ يُقَدَّسُ بِكُلِّ خُطْوَةٍ حَتَّى يَأْتِيَهُ فَإِذَا أَتَاهُ نَاجَاهُ اللَّهُ تَعَالَى فَقَالَ: عَبْدِي سَلْنِي أُعْطِكَ؛ اُدْعُنِي أُجِبْكَ؛ اُطْلُبْ مِنِّي أُعْطِكَ، سَلْنِي حَاجَةً أقضيها لَكَ قَالَ وَ قَالَ أَبُو عَبْدِاللَّهِ(ع): وَ حَقٌّ عَلَى اللَّهِ أَنْ يُعْطِيَ مَا بَذَلَ». (وسائل الشيعة، ج14، ص: 421) امام صادق(ع) فرمودند: شخصى كه به زيارت قبر حضرت حسين بن على(ع) مىرود، زمانى كه از اهلش جدا شد با اولين گامى كه بر مىدارد تمام گناهانش آمرزيده مى شود. سپس با هر قدمى كه برمىدارد پيوسته تقديس و تنزيه شده تا به قبر برسد. و هنگامى كه به آنجا رسيد حق تعالى او را خوانده و با وى مناجات نموده و مىفرمايد: بنده من! از من بخواه تا به تو اعطاء نمايم، من را بخوان تا اجابتت نمايم، از من طلب كن تا به تو بدهم، حاجتت را از من بخواه تا برايت روا سازم. راوى مىگويد، امام(ع) فرمودند: و بر خداوند متعال حق و ثابت است آنچه را كه بذل نموده اعطاء فرمايد.
تفاوت درجهی نتیجه در روایات فوق، به تفاوت درجهی عزم و تصمیمی دارد که زائران در جان خود پروراندهاند.
«والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته»
به نقل از سایت لب المیزان -استاد اصغر طاهرزاده
سه شنبه 93/08/27
آیت الله محسن اراکی در نشست ماهانه مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم، اظهار کرد: در برخی از روایات در منابع دینی ما بیان شده است که در آینده قومی از تبار سلمان خواهند آمد که از تبلیغات و فضاسازیهای منفی و جنگ روانیها هراسی به دل راه نخواهند داد و در آیات قرآن کریم تاکید شده است که عمدهترین مشکل جامعه اسلامی، بازگشت و پیمان شکنی با خدا و پیامبر (صلی الله علیه وآله) است.
دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در ادامه افزود: اطاعت و یاوری رهبری از مهمترین ویژگی مومنان است که امت انقلابی ایران بر آن پایبند بوده است و به نظر میرسد امتی که خداوند وعده داده است و قومی که خداوند فرموده در آینده عهدهدار مسئولیت بزرگ خواهد شد، همین امت انقلابی ایران است.
وی با اشاره به ایام سوگواری حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) گفت: صحنه کربلا، صحنه وفای به عهد و اطاعت و نصرت بود. و اصحاب و یاران سیدالشهدا (علیه السلام) و فاداران این دو پیمان بودند. لذا وقتی پس از نبرد و جراحت بر زمین میافتادند، این آیه کریمه را تلاوت میکردند که: «مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدِیلاً».
آیتالله اراکی به مشکلات جامعه اسلامی در طول تاریخ اشاره کرد و گفت: مشکل جامعه اسلامی از روز اول پیمان شکنی و عدم اطاعت از ولایت بود، در قرآن کریم به دو ظلم فردی و اجتماعی اشاره شده است که خانه نشینی حضرت علی (علیه السلام) از مصادیق ظلم اجتماعی بود. بزرگترین ظلم اجتماعی در طول تاریخ روی گردانی از نعمت بزرگ رهبری حضرت علی (علیه السلام) بود که جامعه اسلامی از آن محروم شد.
وی در ادامه به تبیین نقش منافقان و پیمان شکنان در طول تاریخ پرداخت و تصریح کرد: پیمان شکنان منافقانی هستند که ابتدا مدعی همراهی هستند و در صحنه انقلاب حضور پیدا میکنند اما بعد پیمان شکنی میکنند، بزرگترین و برجستهترین شاخصه منافقان پیمان شکنی است.
دبیرکل مجمع تقریب مذاهب اسلامی به چهره منفور آمریکا در دنیا اشاره و افزود: چهره آمریکا برای دنیا روشن است و منافقان در کشور سعی در ترساندن ما از آمریکا داشته و دارند و گفتند کوتاه بیایید. کوتاه آمدن در مقابل آمریکا حد و مرزی ندارد، حکومت مصر بیش از سی سال حلقه به گوش محض آمریکا بود و هر آنچه به آنها امر شد انجام دادند اما مشکلات این کشور حل نشد و به عنوان مثال بیکاری و مشکلات اقتصادی و سیاسی در مصر بیداد میکند. عربستان نیز به عنوان حلقه به گوش آمریکا از مشکلات بسیاری برخوردار است و افراد بیسواد بسیاری دارد. در این دوران نفاق به پایان خواهد رسید و تضعیف جبهه مقاومت پایان خواهد یافت.
نباید اجازه دهیم در قم مسجد ضرار درست شود
آیت الله اراکی با تاکید بر اینکه ایجاد چند دستگی و تفرقه و خون ریزی بین گروههای مختلف از اقدامات مهم منافقین است، اظهار داشت: نباید اجازه دهیم در قم مسجد ضرار درست شود، قم مرکز انقلاب و امام است. نخستین خطری که قم را تهدید میکند این است که باید مراقب بود برای ما مرجع انگلیسی نسازند. هیئتهای حسینی قم همیشه پیشتاز انقلاب و پرچمدار جریان خط امام و رهبری بودهاند اما امروز پول در برخی هیئتهای قمی تقسیم میشود تا علیه خط رهبری و امام رفتار کنند.
وی با انتقاد از یک هیئت عزاداری در قم، گفت: در هیاتی مداحی میآید و افراد را لعن میکند و میگوید هرکسی قبول نکند بر وی هم لعنت بفرستید؛ مگر رهبر انقلاب اسلامی، حضرات آیات عظام وحید خراسانی و مکارم شیرازی… اعلام نکردند این کارها حرام است؟ آیا باید در قم به مرجعیت و انقلاب توهین شود و علیه خط امام و رهبری این گونه اقدام شود و همه ساکت باشند و هیچ عکس العملی نشان ندهند؟
آیت الله اراکی با تاکید بر اینکه هدف این توطئههای بزرگ و پیچیده براندازی نظام است، اظهار کرد: امروز مسئله قمه زنی و لعن مطرح نیست که آن را مطرح کردهاند؛ هدف دشمنان، تضعیف انقلاب و خط امام و رهبری و شورش در آینده است. این اقدامات، با هدف براندازی است و میخواهند براندازی نظام را از روی مرجع ساخته انگلیس با ابزار هیئت حسینی شروع کنند. هیئات حسینی قم باید الگو باشند، انقلاب پیشتاز برائت از دشمنان رسول خدا و امیرالمومنین (علیه السلام) است؛ مگر جوانانی که در دوران دفاع مقدس خون دادند پیشتازان برائت نبودند و مگر صدام تجسم دشمنان اهل بیت نبود؟ مگر رزمندگان ما نیستند که با داعش میجنگند، بچههای ناب انقلاب بیصدا در حال جنگ هستند و ما هنوز داریم خون میدهیم؛ حرم حضرت زینب (سلام الله علیها)، سامرا، کربلا، نجف و ولایت علی (علیه السلام) را در سوریه و عراق چه کسانی نگاه داشتهاند؟
وی افزود: افراد بیانصاف انقلابیون را متهم به این میکنند که اهل برائت نیستند، برائتی که آمریکا میخواهد ما اهل آن نیستیم؛ ما اهل برائتی هستیم که امام صادق (علیه السلام) تبیین کردهاند و فرمودند به مساجد اهل سنت بروید و با آنها زندگی کنید. اهل سنت بدنه جامعه اسلامی و امانت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) هستند و ما باید آنها را برای ظهور آماده کنیم و با اهل بیت (علیهم السلام) آشنا سازیم و با معارف اهل بیت آشتی دهیم؛ چرا کاری میکنید که بدنه جامعه اسلامی از حسین بن علی (علیه السلام) جدا شود؟
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در ادامه گفت: آیا با اهل سنت مراسم عزاداری برگزار کردن رفتار حسینی است یا کشتن و خون ریختن؟ چه کسانی در رکاب حضرت علی (علیه السلام) در جنگ با معاویه میجنگیدند؟ فکر میکنید همه شیعه اثنی شعری بودند؟ مگر چه کسانی پای درس امام صادق بودند؟ مگر درب خانه امام صادق (علیه السلام) به روی شیعه و سنی باز نبود؟ ما موظف هستیم بدنه جامعه اسلامی را برای ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) آماده و تربیت کنیم.
دبیرکل مجمع تقریب مذاهب اسلامی در انتقاد به کسانی که بین شیعه و سنی اختلاف افکنی میکنند اظهار داشت: اگر شما راست میگویید شیعه هستید چرا یک مرتبه مشاهده نکردیم به جای قمه زنی، از معارف حسینی و اهداف قیام امام حسین (علیه السلام) سخن بگویید.
آیت الله اراکی در ادامه به برخی حواشی که وارد شعائر حسینی گشته اشاره کرد و افزود: مگر امام صادق (علیه السلام) قمه میزد یا مراجع تقلید قمه زدهاند؟ چرا اصرار دارید آن را پیشانی شیعه کنید؛ در دهه اول محرم چه کردند و ماهوارههای انگلیسی دائم میگفتند در خیابانها قمه بزنید. سامرا شهری است که اغلب ساکنان آن اهل سنت هستند سال هاست که همین اهل سنت از شیعیان پذیرایی میکنند، بزرگان نقل کردهاند فرد مداحی هرروز در سامرا روضه حضرن زهرا (سلام الله علیها) میخواند که پس از پیگیری با چند واسطه متوجه شدند فردی در سفارت انگلیس بانی این روضه خوانی بوده است. بنده اطلاع دارم امروز کسانی به نام تاجر پیدا شدهاند که پول از عربستان و سفارت انگلستان میگیرند و خرج قمه زنی میکنند و به هیئاتی که قمه زنی کنند اهدا میکنند.
آیت الله اراکی در پایان تصریح کرد: امروز دشمنان میخواهند ایران را به سوریه تبدیل کنند و سنیهای ایران را که در جنگ و انقلاب حضور داشتند، در نقاط مختلف کشور علیه شیعیان بکار بگیرند باید امروز هوشیار باشیم و بحث وحدتی که رهبری بر آن تاکید دارد همان است که امام صادق (علیه السلام) گفته است. امام صادق (ع) با اهل سنت چه رفتار و کرداری داشتند که علمای آنها پای منبر ایشان بودند؛ رهبری نیز میگوید همین گونه رفتار کنید و همان سخنانی است که آیت الله العظمی بروجردی و مراجع راستین بر آن تاکید داشتهاند.
به نقل از جهان نیوز
سه شنبه 93/08/27
ايمان امام سجاد (ع)
حضرت سجّاد نيز در دعاي ابوحمزة ثمالي مي گويد:
بك عرفتك وانت دللتني عليك وعويني اليك ولولا انت لم أدرما انت. «تو را به خودت شناختم و تو دلالت نمودي مرا بر خودت و دعوت نمودي به خودت و اگر نبودي، ترا نمي شناختم.»
اين گونه كمات منتهاي ايمان را مي رساند و اين همان ايمان شهودي است كه اميرالمؤمنين مي فرمايد:
لو كشفت لي الغطاء ما ازددت يقينا. «اگر بر فرض محال ممكن بود خدا را بر اين چشم ظاهري ديد و مي ديدم بر يقين من كه الآن به ذات مقدس حق دارم افزوده نمي شد.».
علم امام سجّاد (ع)
اگر اميرالمؤمنين عليه السلام مي گويد: «از من بپرسيد هرچه مي خواهيد كه به خدا قسم تمام وقايع را تا روز قيامت مي دانم، حضرت سجاد نيز مي گويد: «اگر نمي ترسيدم كه مردم در حق ما غلوّ كنند، وقايع را تا روز قيامت مي گفتم.»
تقواي امام سجاد (ع)
اميرالمؤمنين عليه السلام مي فرمود:
والله لو اعطيت الاقاليم السبعة وما تحت افلا كها علي ان اعصي في نملة اسلبها جلب شعيرة ما فعلت.
«به خدا قسم اگر تمام عالم هستي را به من دهند كه به مورچه اي ظلم كنم و بيجهت پوست جوي را از دهان آن بگيرم، نمي كنم.»
«خداوند را معصيت مي كني و ادعا مي كني كه او را دوست داري. به جان من اين ادعا از عجايب امور است. اگر راستي خدا را دوست داشتي او را اطاعت مي كردي، زيرا محّب هميشه مطيع محبوب است.»
عبادت امام سجاد (ع)
دربارة اميرالمؤمنين گفته شده است كه روزها به ايجاد باغ و قنات براي فقرا و محتاجين مشغول بود، و تا به صبح عبادت مي كرد. حضرت سجّاد نيز چنين بود چه بسيار باغها و قنوات كه به دست ايشان براي ديگران آباد يا ايجاد شد. عبادت و سجدة او به حدي بود كه به زين العابدين و سجّاد ملقّب شد.
زهد امام سجّاد (ع)
چنانچه اميرالمؤمنين (ع) زاهد به تمام معني بوده است و دلبستگي به مالي و به كسي جز به خداي متعال نداشته است. همچنين بوده است امام سجاد (ع). لذا به اصحاب خود سفارش مي فرمود:
اصحابي، اخواني، عليكم بدار الآخرة ولا اوصيكم بدار الدنيا فانكم عليها وبها متمسكون اما بلغكم ان عيسي عليه السلام قال للحواريين. الدنيا قنطرة فاعبروها ولا تعمروها. وقال: من يبني علي موج البحر داراً؟ تلكم الدار الدنيا ولا تتخذوها قراراً.
«اي ياران من، برادران من، مواظب خانة آخرت باشيد من سفارش دنيا را به شما نمي كنم زيرا شما بر آن حريص هستيد و به آن چنگ زده ايد. آيا نشنيده ايد كه حضرت عيسي به حواريون مي گفت: دنيا پل است، از روي آن بگذريد و به تعميرش نپردازيد! چه كسي روي موج آب خانه مي سازد؟ موج دريا اين دنيا است، به آن دلبستگي نداشته باشيد.»
حلم امام سجاد (ع)
دربارة اميرالمؤمنين گفتاري نقل شده و ايشان فرمودند: «برآدم بيخردي گذشتم كه به من بد مي گفت. از او صرف نظر كردم گويي كه او حرفي نزده است.»
دربارة امام سجاد نيز گفتاري نقل شده است و ايشان فرمودند:
«بر كسي گذشتم كه به من بد مي گفت. بدو گفتم كه اگر راست مي گويي خداوند متعال مرا رحمت كند، و اگر دروغ مي گويي خدا تو را بيامرزد!»
تواضع امام سجاد (ع)
آن حضرت با فقرا مي نشست، با آنان غذا مي خورد، از آنان دلجويي مي كرد، به آنان لطف داشت و پناه آنان بود، براي آنان كار مي كرد و از آنان پذيرايي مي نمود، و دربارة آنان به ديگران سفارش مي كرد.
«پايين تر از كلام خالق و بالاتر از كلام مخلوق است.»
امام سجّاد صحيفة كامله سجاديه را به جهان عرضه داشت. صحيفه اي كه چون آن نيامده و نخواهد آمد. صحيفه اي كه در ضمن دعا، معارف اسلام، سياست اسلام، اخلاق اسلام، اجتماعيات اسلام، حقانيت شيعه، حقانيت اهل بيت، انتقاد از ظلم و ظالم، سفارش به حق و حقيقت، و بالاخره يك دوره معارف اسلامي را آموزش مي دهد. صحيفه اي كه محققين اسم آن را اخت القرآن، انجيل اهل بيت، زبور آل محمد نهاده اند. صحيفه اي كه ابلهي با فصاحت ادعا كرد كه مي تواند چون آن بياورد چون قلم به دست گرفت و نتوانست، دق كرد و مرد.
عفو و جوانمردي امام سجّاد (ع)
اگر تاريخ دربارة اميرالمؤمنين (ع) مي گويد كه چگونه از ابن ملجم مواظبت كرد و هنگامي كه ظرف شيري را براي حضرت مي آوردند نيمي را مي خورد و نيم ديگر را براي او مي فرستاد، و دربارة او وصيّت و سفارش فراوان نمود، دربارة امام سجّاد نيز منقول است كه: فرماندار مدينه كه دل امام سجاد را خون كرده بود، از طرف عبدالملك مروان معزول شد و امر شد كه او را به درختي ببندند و مردم بيايند و به او توهين كنند. امام سجاد (ع) اصحاب خود را خواست و سفارش فرمود كه مبادا به او توهين شود! امام سجاد نزد او رفت و او را دلداري داد و نزد عبدالملك مروان وساطت او را كرد كه از اين خواري نجات يابد.
والسلام عليه يوم ولد ويوم استشهد ويوم يبعث حياً.