سكرت
آسمان فرصت پرواز بلنديست
آسمان فرصت پرواز بلنديست
یکشنبه 93/08/11
1-ضروريترين نياز بشر ارتباط با عالم ملکوت و آزادشدن از هبوطي است که با نزديکي به شجرهي ممنوعه در آن قرار گرفت و ارتباط با عالم ملکوت ميسّر نميشود مگر آنکه به انسانهاي ملکوتي که با وجودشان اشاره به آن عالم دارند نظر اندازيم. حضرت سيدالشّهداء(ع) در کربلا چنين راهي را در جلو بشريت گشودند، لذا ما با زيارت آن حضرت به ملاقات آن امام ميرويم تا ما نيز نظارهگر ملکوت عالم باشيم و از جرگهي مسلماناني که امام را شهيد ميکنند به در آييم و به جرگهي گروهي بپيونديم که در امام ذوب شدند و خونخواهي او را خونخواهي خود دانستند و از خدا خواستند که «أَنْ يَرْزُقَنِي طَلَبَ ثَارِي…» خونخواهي حسين(ع) را که خونخواهي خودم محسوب ميشود، رزق من گردان که جان من جداي از جان مولايم حسين(ع) نيست.
2- انسان داراي چهرههاي مختلفي است که هر زمان با چهرهاي از خود روبهرو ميشود و به تماشاي آن مينشيند. انسان در کربلا با عاليترين وجه انساني روبهرو ميگردد و در طلب آن اشک تمنّا سر ميدهد و در زيارت عاشورا سعي دارد همهي حجابهاي بين خود و آن چهرهي نهايي انساني را کنار بزند تا در يگانگي با امام ندا سر دهد «اَلْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى عَظِيمِ رَزِيَّتِي» حمد خدا را به جهت مصيبت بزرگ من، آري مصيبت بر امام حسين(ع) را مصيبت خود احساس ميکند و شرط يگانگي با امام را به انتها ميرساند.
3- زيارت عاشورا اشاره به راهي است که بايد طي شود و معراجي است که بايد به آن دست يافت. انسان از طريق آن زيارت متوجه ميشود طلب در او زنده است و غرايز مانع راهاند، ولي به مدد زيارت حضرت سيدالشّهداء(ع) امکان طي مسير هست. با نظر به آن حضرت از خداوند تقاضا ميکند که؛ «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي عِنْدَكَ وَجِيها بِالْحُسَيْنِ(ع)» خداوندا! مرا به حقيقت حسين(ع) پسنديدهي درگاهت قرار بده، تا بتوانم جهت جان خود را به خدا اندازم و در مسير حقيقتيابي، طريقت حسين(ع) را پيشهي خود کنم تا همچنان که کربلا را عشق به خدا آفريد من نيز از آن عشق بيبهره نباشم و از هبوط بهدرآيم و به معيت با حسين(ع) و اصحاب او نايل گردم و بتوانم از خدا تقاضا کنم؛ «أَسْأَلُهُ أَنْ يُبَلِّغَنِي الْمَقَامَ الْمَحْمُودَ لَكُمْ» مرا نيز به مقام محمود نايل گرداند.
4- در متن کتاب ملاحظه خواهيد کرد کلمهکلمهي زيارت عاشورا با دقت و ظرافت تمام انتخاب شده و در تکرار مضامين تعمّدي دقتبرانگيز مدّ نظر بوده و نامهايي که عنوان شده همه از سر دقت انتخاب شده تا ما بتوانيم زندگي امروز خود را با زيارت عاشورا تغذيه کنيم.
5- با تأمل در زيارت عاشورا معلوم ميشود که آن زيارت شناسنامهي فرهنگي و سلوکي شيعه است و لعنهاي مطرحشده در آن جهت تولي و تبرّاي مسلمانان را روشن ميکند تا هر مسلماني جايگاه خود را در نبرد بيامان حق و باطل تعيين و تعريف کند و از حضور در جبههي معنوي حق در هزارهي سوم محروم نماند و معلوم شود او نيز بخشي از اين جبهه است.
6- روشن است که «لعن»گفتن مقولهاي متفاوت از ناسزاگفتن و فحشدادن است، فحشدادن شأن يک مسلمان نيست همچنان که علي(ع) فرمودند: « إِنِّي أَكْرَهُ لَكُمْ أَنْ تَكُونُوا سَبَّابِينَ»[1] به خدا سوگند دوست ندارم شما از دشنامدهندگان باشيد. ولي «لعن»کردن يک نوع بيزاريجستن از ظلم و ظالم و فاصلهگرفتن از راه سپاه اهل باطل و موجب قرب به جبههي امام حسين(ع) ميشود و اينکه در دل ما جايي براي همراهي با ظلم و ظالم نيست. همانطور که خداوند بر اهل کفر لعنت ميکند و لعنت لعنتکنندگان را نيز بر آنها ميفرستد و ميفرمايد: «إِنَّ الَّذينَ يَكْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَيِّناتِ وَ الْهُدى مِنْ بَعْدِ ما بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتابِ أُولئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ يَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُونَ».[2] كسانى كه دلايل روشن، و وسيلهي هدايتى را كه نازل كردهايم، بعد از آنكه در كتاب براى مردم بيان نموديم، كتمان كنند، خدا آنها را لعنت مىكند؛ و همه لعنكنندگان نيز، آنها را لعن مىكنند.
7- وقتي به عمرسعد «لعنت» کرديم به اين معني است که ديگر در اردوگاهي که شخصيت عمرسعد هست، جاي ما آنجا نيست و با توجه به لعنتهاي جامعي که در آن زيارت هست، راه براي انتخاب جايگاهي در کنار امام حسين(ع) آسان ميگردد. پس هرجا که شخصيتهاي مورد لعن در زيارت عاشورا آنجا نباشند جاي ما آن جا خواهد بود که جايگاه همراهي و همدلي با امام حسين(ع) است و در آن حال تولّي و تبرّي از حالت ذهني خارج ميشود و صورت کاربردي به خود ميگيرد و اين به معني پاشيدن تخم کينه نيست، بلکه به معني آن است که پروندهي کربلا مفتوح است و ما ميتوانيم با امام حسين(ع) اتحاد روحاني برقرار کنيم و متوجه باشيم «سپر از دست مينداز که جنگ است هنوز» مواظب باش در اين جنگ در جبههي باطل قرار نگيري.
8- نامهايي که در زيارت عاشورا آمده بيش از آنکه نام اشخاص باشد اشاره به شخصيتهايي است که در همهي زمانها وجود دارند و زيارت عاشورا پنجرهي روشني است براي شخصيتشناسي و ملاکهايي ميدهد تا انسان در هر زمان يزيد و شمر و آل مروان و آل زياد زمان را بشناسد و جهت روح و روان خود را از آنها جدا کند تا در اعلام موضع، در نبرد تاريخي حق و باطل، بيموضع و بيطرف نباشد. زيرا بنا به فرمايش قرآن؛ «فَماذا بَعْدَ الْحَقِّ إِلاَّ الضَّلال»[3] اگر انسان از دايرهي حق بيرون آمد، هرجا باشد در دايرهي گمراهي و کفر است.
9- نصرتطلبيدنِ حضرت اباعبدالله(ع) که فرمود:«هَلْ مِنْ ناصِرٍ ينْصُرني…» خطاب به لشکريان عمرسعد نيست، خطاب به همهي آنهايي است که ميخواهند در نبرد تاريخي حق با باطل در کنار حسين(ع) باشند و از سير روحاني و اتحاد با جان نوراني حضرت سيدالشّهداء(ع) عقب نيفتند و همچون امام خميني«رضواناللهتعاليعليه» در جنگ بيروني و دروني با باطل، جاي خود را تعيين کنند و با بازنگهداشتن پروندهي نبرد تاريخي حق و باطلِ کربلا، جبههي زمانهي خود را مديريت نمايند و به پويايي اسلامي ادامه دهند.
10- زيارت عاشورا نقطهي مکرر رجوع به کربلا است و نظر به راهي است که انتخاب حق براي انسانها سخت و پيچيده نگردد، به شرطي که به کربلا و مقام قدسي امام حسين(ع) درست بنگريم و لذا سعيشده است در کتابي که پيش رو داريد اين موضوع مورد غفلت قرار نگيرد.
11- اين کتاب بدون ويرايشهاي معمولي ادبي و با همان روح حضوري که سخنران محترم انجام داده خدمتتان عرضه ميشود تا امکان ارتباط روحي با اصل زيارت براي خوانندهي محترم در سرتاسر کتاب باقي بماند و راهي جهت اُنس با مقام حضرت سيدالشّهداء(ع) باشد. از اين رو کتاب حاضر کتابي است براي بارها خواندن، گشودن دوبارهي آن آغاز توسلي است به آستان مقدس حضرت اباعبداللهالحسين(ع) و آنگونه که در متن آمده؛ «بهانهاي است براي سير در مقام نوراني امام حسين(ع) و اتحاد روحاني با آن ذات مقدس».
جهت دریافت کتاب می توانید با شماره 09136032342 مسئول واحد اثار استاد طاهرزاده تماس نمایید.
گروه فرهنگي الميزان
یکشنبه 93/08/11
اگر از رفتار ما بوی علی(ع)و حسین(ع)استشمام نشود شیعه نیستیم
بیانات حجه الاسلام والمسلمین مجتبی اقاتهرانی
چرا باید ما به اسم حسینی باشیم اما در رفتار نه؟
من اعتقاد دارم اگر کسی از رفتارش بوی امام علی(ع)و امام حسین(ع)استشمام نشود شیعه نیست؛ همچنین باید از اعمال خانمهای شیعه نیز بوی حضرت زهرا(س) و حضرت زینب(س) به مشام برسد؛ بنابراین باید مراقب رفتار، گفتار و کردار خود باشیم؛ در چشم، گوش، زبان و همه اعضای و جوارح ما باید صداقت موج بزند. ما هر روز در نماز خود «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعین» میگوییم، این ادعاهای ما تا چه اندازه راست است؟ باید واقعا بندگی خدا را کنیم تا مسلمان صادق شویم؛ با بندگی نفس راه به جایی نمیبریم.
ایشان با تأکید بر صداقت و وفای به عهده یاران امام حسین(ع)، گفت: حضرت زینب(س) شب عاشورا نگران شد که نکند یاران امام حسین(ع) نیز مانند یاران امام حسن(ع) او را تنها بگذارند، حضرت فرمود خیالت راحت باشد من اینها را امتحان کردم. امام عصر(عج) هم این گونه است اول ما را امتحان کرده و بعد انتخاب میکند، یک رفتار غلط ما کار را خراب میکند و از امتحان حضرت رد میشویم؛ بنابراین باید بسیار مراقب رفتار و عملکرد خود باشیم.
یکشنبه 93/07/13
عيد قربان، عيدي است كه انسانهاي آگاه را به ياد قربانگاه ابراهيمي مياندازد؛ قربانگاهي كه درس فداكاري و جهاد در راه خداي بزرگ را به فرزندان آدم و اصفيا و اولياي خدا ميدهد.
حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه