سكرت
آسمان فرصت پرواز بلنديست
آسمان فرصت پرواز بلنديست
شنبه 93/10/20
اماما، عاشق توييم و دوستدار دوستاران تو و خاك پاى منتظران تو، اما افسوسا كه خود،خانه دل را براى انتظار تو مهيا نساخته ايم.
اماما، با مژگان نروبيده ايم گرد راه را، با اشك ، نشسته ايم غباردل را.
اماما، نروبيده ايم غبار گناه از دل ، اما عاشقيم ، نمى دانيم اين عشق سوزان ، در كجاى جانمان جاى گرفته كه بى تابمان كرده.
اماما، شرمنده ايم كه خانه دل را براى حكمرانى تو، پاك نساخته ايم.
اماما، از كاروان عاشقان تو، عقب مانده ايم . مركب راهوار نداريم كه به اين كاروان شورانگيز، دست يابيم….
اماما، تا پيش از طلوع خورشيد 57، تصوير روشنى از حركت جهانى تو نداشتيم كه چگونه مليونها انسان ، سر بر آستان تو مى سايند و به امر تو عاشقانه سر مى دهند وجگر گوشه هاى خود را تقديم مى دارند، در تو ذوب مى شوند و بسان پولاد، مقاومند،صخره وش جلوى دشمن تو صف مى بندند، زمين زير گامهايشان ، به لرزه درمى آيد، درعين حال چهره هاى آرامى دارند و لبهاى خندان و دستان يتيم نواز و قلبهاى پر از مهر وصفا.
اما، در فجر 57 و پس از طلوع خورشيد گرمابخش در بهمن سرد، به بهار خرم و شاد،كه همه آلاله ها در پاى تو مى ريزند، همه گلهاى سرخ سرخ بر تو لبخند مى زنند،همه مرغان نغمه خوان به عشق تو مى سرايند، همه چشمه ها، به عشق تو مى جوشند،گل و گياه به عشق تو جان مى گيرند و طراوت و شادابى مى يابند، ايمان آورديم.
ايمان آورديم كه فرياد تو، نداى حيات بخش نو، مهرورزيهاى تو، كران تا به كران رادر خواهد نورديد و فوج فوج ، به سوى تو خواهند آمد و تو را چو نگينى در آغوش خواهند گرفت.
اماما، نسيمى از بوستان عشق تو، در اين ملك وزيد، حيات آفريد، مردگان را زنده كرد وشورى عظيم انگيخت ، اگر خدا لطف كند و تو از پرده به درآيى و پا در اين ملك گذارى و آن نسيم دل انگيز، شبان و روزان بوزد، چه خواهد شد؟ آيا مرگ هم معنى خواهد داشت ؟ ياهمه چيز و همه كس به آب حيات دست خواهند يافت و رقصان و پاى كوبان به سوى وادى ايمن ، وادى بى خزان ، وادى بى مرگ ، ره خواهند سپرد و در آن سرزمين بى گزند،جاودانه خواهند زيست.(1)
شباهت های امام مهدی (عج) به حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم
در مورد شباهت حضرت مهدی(عج) به پیامبر گرامی اسلام و آخرین فرستاده خداوند، حضرت محمد صلی الله علیه و آله روایات بسیاری وارد شده است. باتوجه به اینکه حضرت مهدی(عج) از نوادگان پیامبر صلی الله علیه و آله است، طبیعی است که شباهت های بسیاری میان این دو وجود مقدس وجود داشته باشد. از نظر نام و کنیه. نیز پیراهن پیامبر صلی الله علیه و آله که در روز جنگ احد بر تن داشتند و عمامه سحاب و زره سابغه و شمشیر پیامبر صلی الله علیه و آله همراه اوست. شاید بتوان گفت جامع سخن در این زمینه، همان حدیث رسول خدا صلی الله علیه و آله است که فرمود: «مهدی از فرزندان من است. اسم او اسم من و کنیه اش کنیه من، و از نظر خَلق و خُلق، شبیه ترین مردم به من است.(2)
ویژگی های مشترک این دو بزرگوار عبارتند از:
رحمت
خداوند متعال در قرآن کریم دربارة پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید:
وَ ما اَرسَلناکَ الاّ رَحمَةً للعالَمینَ.(انبیاء/107)
ما تو را جز مایه رحمت برای جهانیان نفرستادیم.
و در حدیث قدسی راجع به حضرت مهدی(عج) آمده است:
… و أکمل ذلک بابنه م ح م د رحمة للعالمین علیه کمال موسی و بهاء عیسی و صبر ایوب(3)
و آن را با فرزندش م ح م د که مایه رحمت برای جهانیان و دارای کمال موسی و شکوه عیسی و صبر ایوب است ،کامل نمود.
ودر زیارت آل یاسین می گوییم:
سلام بر تو ای پرچم برافراشته … و رحمت گستردة الهی
اخلاق نیکو و با عظمت
خداوند خطاب به حضرت محمد (ص) می فرماید: وَ إِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ(سوره قلم/4)
یعنی تو، به اخلاق عظیم و نیکو آراسته ای
پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم نیز فرموده اند: « الْمَهْدِیُّ مِنْ وُلْدِی اسْمُهُ اسْمِی وَ کُنْیَتُهُ کُنْیَتِی أَشْبَهُ النَّاسِ بِی خَلْقاً وَ خُلْقا(4)
مهدی از فرزندان من است، اسم او اسم من و کنیة او کنیه من است و او از لحاظ جسمی و روحی و اخلاقی، شبیه ترین مردم به من است.
نور خدایی
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نور خدایی است. چنان که در زیارت آن حضرت می خوانیم: «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اللَّهِ الَّذِی یُسْتَضَاءُ بِه » سلام بر تو، ای نور روشنایی بخش خداوند.
در زیارت روز جمعه نیز خطاب به امام زمان (عج) این گونه می گوییم: «السَّلَامُ عَلَیْکَ یا نُورَاللهِ الّذِی یَهْتَدی بِه المُهْتَدُون»؛ سلام بر تو ای نور خداوند که هدایت جویان به وسیله او هدایت می شوند.
امنیت بخشی
وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فیهِمْ(سوره انفال/33)
(ای پیامبر!) تا تو در میان آن ها هستی، خداوند آن ها را مجازات نخواهد کرد.
امام زمان نیز در وصف وجودی خویش می فرمایند: «إِنِّی أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ کَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ»(5)
به درستی که من امنیت بخش اهل زمین هستم، همانگونه که ستارگان امنیت بخش اهل آسمانند.
طریف، یکی از خادمان حضرت مهدی(عج)، در مدتی که حضرت در گهواره بودند به خدمت ایشان می رود . پس از آنکه به درخواست حضرت برای ایشان صندل سرخی می برد. حضرت از او می پرسند: آیا مرا می شناسی. می گوید: بلی شما آقای من و فرزند آقایم هستید. حضرت می گویند: منظورم این نبود. خادم عرضه می دارد: خودتان بفرمایید. حضرت می فرمایند:
أنا خاتم الأوصیاء؛ بی یدفع اللَّه البلاء عن أهلی و شیعتی.
من خاتم اوصیاء و جانشینان [پیامبر(ص)] هستم. به وسیله [و به برکت] من خداوند بلا را از خانواده و شیعیانم برطرف می کند.(6)
دعوت کننده به سوی خداوند متعال
خداوند در قرآن خطاب به رسول مکرمش می فرماید:
یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَرْسَلْناکَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذیراً وَ داعِیاً إِلَی اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنیرا (احزاب/46و45)
ای پیامبر! ما تو را گواه فرستادیم و بشارت دهنده و انذار کننده، و تو را دعوت کننده به سوی خدا به فرمان او و چراغی روشنی بخش قرار دادیم.
در مورد امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز آمده است: «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا دَاعِیَ اللَّه»
سلام بر تو ای دعوت کننده خلق به سوی خدا
خاتمیت
حضرت محمد(ص) خاتم پیامبران و انبیا هستند. خداوند متعال در قرآن می فرماید:
ما کان محمّدٌ أبا أحدٍ من رجالکم ولکن رسول الله و خاتم النّبیّین و کان الله بکلّ شیءٍ علیماً(احزاب/40)
محمد پدر هیچ یک از مردان شما نیست ولی فرستاده خدا و خاتم پیامبران است و خدا همواره بر همه چیز داناست.
همان حضرت صلی الله علیه و آله و سلم در خطبه روز غدیر دربارة خاتمیت حضرت مهدی(عج) می فرمایند:
آگاه باشید خاتم امامان ما قائم مهدی است؛ بدانید که او برگزیده و مختار خداوند متعال است. آگاه باشید که او وارث [علم] همه علما و محیط بر تمام علوم است.(7)
عالم، محضر دو خاتم
قرآن کریم درباره حضرت ختمی مرتبت(ص) می فرماید:
فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِن كُلِّ أمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَجِئْنَا بِكَ عَلَى هَـؤُلاء شَهِيدًا (نساء/41)
پس [حالشان] چگونه است وقتی از هر امتی شاهد و گواهی بگیریم و تو را بر آنان گواه بیاوریم؟
و حضرت صاحب الزمان(ع) ضمن توقیعی به شیخ مفید می فرمایند
فإنّا یحیط علمنا بانبائکم ولا یعزب عنا شیئاً من أخبارکم(8)
همانا از همه امور مربوط به شما مطلعیم و ذره ای از اخبار شما از ما پنهان نمی ماند [و همه چیز را درباره شما می دانیم و می بینیم.]
برپا کنندة عدل
هدف از رسالت پیامبر اعظم صلی الله و علیه و آله و سلم اجرای عدالت و مساوات بوده است. چنانچه خداوند در قرآن می فرماید:
لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ و أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمِیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ(حدید/25)
ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنها، کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم عدالت را بپا دارند.
هدف از قیام حضرت مهدی (عج) نیز برپایی عدالت است.
یَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلاً وَ قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْما(9)
زمین را آکنده از عدل و داد می کند همان گونه که از جور و ستم پر شده است.
« أَمَا وَ اللَّهِ لَیَدْخُلَنَّ عَلَیْهِمْ عَدْلُهُ جَوْفَ بُیُوتِهِمْ کَمَا یَدْخُلُ الْحَرُّ وَ الْقَرُّ »
امام زمان عجل الله تعالی فرجه عدالت را، همچنان که سرما و گرما وارد خانه ها می شود، وارد خانه های مردمان کند.(10)
اهداف و روش واحد
امام مهدی (عج)عصاره نبوّت و احیا کننده سنت پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم است.
پیامبر اعظم صلی الله و علیه و آله و سلم می فرمایند: «سُنَّتُهُ سُنَّتِی یُقِیمُ النَّاسَ عَلَی مِلَّتِی وَ شَرِیعَتِی وَ یَدْعُوهُمْ إِلَی کِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل (11)
سنت او (مهدی عجل الله تعالی فرجه) همان سنت من است و مردم را به دین و شریعت من به پا می دارد، و آنان را به کتاب خدا فرا می خواند.»
راه و روش پیامبر اعظم صلی الله و علیه و آله و سلم سرلوحه برنامه های امام زمان (عج)است و این آخرین وصی پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم و آخرین حجت خدا، تمام برنامه های محقق نشدة انبیاء الهی را تحقق می بخشد و اسلام ناب محمدی را آنگونه که جد بزرگوارشان عرضه کردند، در آخرالزمان اجرا می کند.
در حدیثی از امام صادق علیه السلام آمده است: «چون مهدی عجل الله تعالی فرجه قیام کند، به مسجد الحرام رود و رو به کعبه و پشت به مقام ابراهیم بایستد و دو رکعت نماز گذارد، آنگاه ندا می دهد «ای مردمان، منم، یادگار آدم، و یادگار ابراهیم، یادگار اسماعیل، و یادگار محمد صلی الله و علیه و آله و سلم.(12)
منابع:
1-چشم به راه مهدی (عج) جمعی ز نویسدگان مجله حوزه ، مقدمه کتاب-
2-مجله:گلبرگ-مهر 1384، شماره 67
3- محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج1، ص 527؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج36، ص196
4- بحارالانوار، ج36، ص309
5- بحارالأنوار، ج75، ص380
6- همان، ج 52، ص30
7- الاحتجاج طبرسی، ج1، ص63
8- بحار الانوار، ج53، ص174
9- الغیبة، النعمانی، ص58
10-همان، ص296
11-کمال الدین، ج2، ص411
12مجله:امان-بهمن و اسفند 1385، شماره3
مجله:موعود-فروردین و اردیبهشت 1384، شماره 52
مجله:موعود-مرداد 1385، شماره 66
سایت حوزه
شنبه 93/10/20
مقوله وحدت از مباحث بسیار مهم جامعه مسلمین به شمار می رود. حرکتهای افراطی گروه هایی موسوم به داعش بیانگر موجی بر هم زننده بر این اصل مهم است تا شکاف سطحی بین مسلمین راعمیق و ژرف تلقی کنند و جلوه ای ناپسند از رحمانیت و رأفت اسلام ناب محمدی را به جهانیان منعکس نمایند. بنابراین هفته پیش روکه به مزین به ولادت با سعادت پیامر رحمت (ص) و هفته وحدت می باشد دارای ویژگی و رسالتی بس والاست تا بتوان چهره واقعی اسلام و مسلمین را در پرتو این مهم به رخ کشید.
یادداشت ذیل از کتاب نفیس “پیامبر رحمت” مفسر بزرگ قرآن آیت الله جوادی آملی است که تقدیم می گردد:
مبارزه با جهل و تقلید کورکورانه، سنّت قطعی و عالمانه هر پیامبر است و از لوازم رسالت عامّه به شمار میآید. تمسّک به تقلید کورکورانه، سیرة باطل مترفان هر امّت است. قرآن کریم، به صورت یک اصل مستمّر تاریخی میفرماید: ﴿و کذلک ما ارسلنا من قبلک فی قریه من نذیرٍ الاّ قال مترفوها انّا وجدنا آباءنا علی امّة و انّا علی آثارهم مقتدون ٭ قال أوَلو جئتکم باهدی ممّا وجدتم علیه آبائکم﴾ هیچ پیامبری را نفرستادیم، مگر اینکه رفاه طلبان در برابر او به سنّت باطل گذشتة پدران خود تمسّک کردند و دیگران را هم به دنبال خود کشاندند. پیامبر الهی در برابر این تمسّک سنتگرایانه و جاهلانه میگوید: آنچه من آوردم، با افکار و آرای گذشته خود بسنجید، اگر رهاورد وحی، از سنّت گذشتگان شما بهتر بود، از آن تبعیت کنید.
دعوت به عقل و برهان، و پرهیز از وهم و گمان، سنّت مشترک همه انبیاست. در شرح حال بسیاری آنان چنین آمده است: ﴿قل انّی علی بینهٍ من ربّی﴾ من با بینة پروردگارم، راه خود را میروم. پیامبراکرم (ص) برای ترغیب انسانها به برهان عقلی و فکر منطقی فرمود: ﴿أدعوا الی الله علی بصیرهٍ أنا و من اتّبعنی﴾؛ من و پیروانم مردم را با بصیرت، به سوی خدای سبحان دعوت میکنیم.
منظور از بینه، وحی است. باید توجه داشت که عقل در برابر وحی نیست، بلکه چراغی است که انسان وحی را به وسیلة آن میشناسد. عقل برهانی، چراغ قوی و وحی راه مستقیم است. تنها با عقل، هرگز نمیتوان به مقصد رسید، زیرا چراغ، تنها راه را نشان میدهد!؟ اگر راهی نباشد، چراغ چه چیز را نشان دهد. چراغ برای تشخیص راه از بیراهه است. آنچه انبیا آوردهاند، راه است و عقل چراغ خوبی است تا انسان در پرتو آن، صراط مستقیم را از دیگر مسیرها تشخیص دهد.
* دعوت به وحدت
دعوت به وحدت و پرهیز از اختلاف نیز از اصول مشترک پیامآوران الهی و قوانین کلّی نبوّت و رسالت عامّه است: ﴿انزل معهم الکتاب بالحقّ لیحکم بین النّاس فیما اختلفوا فیه﴾؛ ما با پیامبران کتاب حقّ را نازل کردیم تا آن کتاب، بین مردم به حق حکم کند و اختلافات آنها را برطرف کند.
اختلافِ عقل از عرضة آرا و افکار بر وحی و کتاب آسمانی، اختلاف مقدّس و طبیعی و لازم و مایة تضارب آرا و سبب شکوفایی حقایق علمی است؛ امّا پس از آنکه وحی آسمانی، حق و باطل را مشخّص کرد و شکوفایی حقایق علمی حاصل شد و دین الهی اختلاف را حل کرد، اگر کسی اختلاف ایجاد کرد، باطل است، زیرا حق که رشد است، از باطل که غی و گمراهی است، متمایز گشته است: ﴿قد تبین الرشد من الغی﴾؛ هدایت و رشد از غی و گمراهی روشن شد. خدا خطاب به رسول اسلام فرمود: ﴿و ما انزلنا علیک الکتاب الا لتبین لهم الذی اختلفوا فیه﴾؛ ما قرآن را بر تو فرو نفرستادیم؛ مگر برای آنکه آنچه مورد اختلاف مردم است، بیان کنی.
* رحمت بودن برای مردم
پیامبران مظهر رحمت و لطف خدا هستند. آنان برای زدودن رنج و عذاب از مردم، از دو جهت میکوشیدند: یکی اینکه از تقدیر و تعیین عذاب، در بعضی مراحل قضا و قدر جلوگیری میکردند و دیگر آنکه زمینة فراهمشدۀ عذاب را برطرف میکردند. بنابراین دعوت آنان برای دفع عذاب، از برجستهترین صفتهای رحمت خاصّ الهی است که در فرشتگان و انبیای الهی، به ویژه رسول اکرم (ص) ظهور کرده است. رحمت خاص خدا این است که أولاً بر اثر هدایت، کسی گرفتار گناه نشود و ثانیاً اگر کسی بعد از ایمان، به گناه مبتلا شد، باز هم امکان شمول رحمت خاص را داشته باشد. پس لطف خدا، برای «دفع عذاب» و «رفع عذاب» است.
از آنجا که سلسلة علّی و معلولی جهان، ذاتی جهان است و هر بهره و فیضی، مجرایی مخصوص دارد، خداوند این دو صفت «دفع عذاب» و «رفع عذاب» را به پیامبران و فرشتگان عطا کرده است. دعای فرشتگان در پیشگاه خدا این است: ﴿فاغفر للّذین تابوا و اتّبعوا سبیلک و قِهِم عذاب الجحیم﴾؛ پروردگارا پس آنان را که توبه آورده و از راه تو پیروی کردهاند بیامرز و از عذاب دوزخ بازدار. این درخواست از طرف ملائکه همان ارادة رفع عذابی است که بر اثر تبهکاری گروهی مقدّر شده؛ ولی به قضای قطعی نرسیده است. انبیا نیز عذاب را از مردم دفع و آنها را هدایت میکنند تا کاری نکنند که مستحق عذاب باشند. آنها برای مردم دعا یا از آنها شفاعت میکنند، تا گناهانشان بخشیده شود.
ممکن است انسان ابتدا به مکروهات مبتلا شود و کمکم به گناهان صغیره و در پایان به گناهان کبیره آلوده گردد. پس باید امیدی برای بازگشت به سوی خدا باشد تا به صِرف ارتکاب بعضی گناهان، زمینة یأس فراهم نشود. ملائکه و پیامبران، با شفاعت و طلب مغفرت از خداوند، این امید را در دل گناهکاران حفظ میکنند، زیرا اگر گناهکار، امید خود را از دست بدهد و دیگر هیچ راهی برای درمان خود نیابد، بر اثر اصرار بر گناه، زمینه شرک در او فراهم میشود، چنانکه قرآن کریم به این نکتة لطیف اشاره فرموده است: ﴿ثم کان عاقبة الَّذین اساؤا السُّوای ان کذّبوا﴾؛ سرانجام آنان که بدی کردند، بدی بود، برای آنکه آیات خدا را دروغ شمردند.
بر این اساس، هدف از شفاعت و طلب مغفرت این است که روح امید در انسان دمیده شود؛ نه اینکه انسان، مغرور و متجرّی شود. فرق بین رجا و غرور، فرق بین حق و باطل است. رسول اکرم(ص) مظهر رحمت خاص الهی بود و استغفار آن حضرت برای تبهکاران تائب، رافع عذاب: ﴿و لو أَنّهم اذ ظلموا انفسهم جاؤک فاستغفروا الله و استغفر لهم الرَّسول لوجدوا الله توّاباً رحیماً﴾; اگر آنان هنگامی که به خویش ستم روا داشتند، نزد تو میآمدند و از خدا آمرزش میخواستند و پیامبر برای آنان آمرزش میخواست، خدا را توبهپذیر بخشاینده مییافتند؛ یعنی توبة آنان و طلب آمرزش تو اثر میکند.
امید است در پرتو تأسی به دستورات و سیرۀ مرسلین رضای ذات اقدس اله را جلب نماییم.
جمعه 93/10/19
: رسول گرامی خدا حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله فرمودند: آیا شما را از شبیه ترینتان به خودم با خبر نسازم؟
گفتند: آرى اى رسول خدا!
فرمودند: هر کس خوش اخلاق تر، نرم خوتر، به خویشانش نیکوکارتر، نسبت به برادران دینى اش دوست دارتر، بر حق شکیباتر، خشم را فروخورنده تر و با گذشت تر و درخرسندى و خشم با انصاف تر باشد.
متن حدیث:
پیامبر صلی الله علیه و آله : ألا اُخْبِرُکُمْ بِاَشبَهِکُم بى؟ قَالوا: بَلى یا رَسولَ اللّه ِ. قالَ: اَحسَنُکُم خُلقا وَاَلیَنُکُم کَنَفا وَ اَبَرُّکُم بِقَرَابَتِهِ وَ اَشَدُّکُم حُبّا لاِِخوانِهِ فى دینِهِ وَ اَصبَرُکُم عَلَى الحَقِّ وَاَکظَمُکُم لِلغَیظِ وَ اَحسَنُکُم عَفْوا
«اصول کافى، جلد ۲، صفحه ۲۴۰»
پنجشنبه 93/10/18
الهی من چه می بينم ز احمد،
چه زيبا منظری دارد محمد(ص)،
مبارك بر علی و دخت احمد،
طلوع صادق(ع) وجشن محمد(ص).
میلاد دو نور مبارک التماس دعا
پنجشنبه 93/10/18
دین ، قرار است دنیای ما را هم اصلاح کند و مومن کسی است که بتواند با رفتار صحیحش هم آخرتش را آباد کند و هم از فرصت بی تکرار زندگی کمال استفاده را ببرد. قرآن و سخنان پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) مانند یک سرمشق می توانند برای آبادانی دنیا و اخرت به ما کمک کنند.
تفکر اشتباهی که برخی از افراد و مخصوصا جوان ها در گیر آن شده اند ، دین را تنها برای مناسک مذهبی و اجرای فرایضی می داند که ثواب اخروی اش اهمیت دارد و شاید همین نگاه باعث شده تا در زندگی روزمره ی مان دین را مغفول نگه داریم و تنها در زمان های خاصی چون شب های قدر ، زمان بیماری،سفره ی عقد ، مجلس ختم و …. به سراغ کتاب زندگی مان و حرف های پیامبر و(ص) امامانمان (ع)برویم.
یک نگاه نه چندان عمیق هم می تواند به ما نشان دهد که نظریات روان شناسی نوین ، با زبانی کاربردی و کاملا اماده برای استفاده در زندگی ، سال ها پیش توسط بزرگان دینی ما بیان شده و اگر از آنها بی خبریم و یا اجرایش نمی کنیم، مقصر خودمان هستیم .این روزها که ایام هفته ی وحدت است و مخصوصا روز ولادت پیامبر اکرم (ص) و امام صادق (ع) بهانه ی زیبایی است تا چند نمونه از حرف های آن بزرگواران را در زندگی خود عملی کنیم و نتیجه اش را ببینیم.
هر روز بر طرفداران حقوق زن اضافه می شود، مکتب هایی که از آن طرف بوم افتاده اند و می خواهند تقاص سال ها زجر تاریخی زنان را با حرف ها و عقاید افراطی خود بگیرند اما در باطن همان ظلم را به آنها روا می دارند وقتی برخی از عقایدشان مخالف فطرت زنان است. در حالی که سالها قبل ، درست همان زمانی در گوشه ای از زمین دختران زنده به گور می شدند ، پیامبری مبعوث می شوند که اتفاقا در همان گوشه ی زمین ، چنان ارتباط زیبایی با دخترشان دارند و همچنین زیباترین جملات رادر خصوص زنان و وظایف مردان در قبال آنها می گویند.
این جمله را یکبار بخوانید:
عشق به همسر گرما بخش و انرژی زاست ،با اعلام این عشق به او قلب وی را تسخیر کنید. ((دوستت دارم)) جمله ای که هیچ گاه از قلب زن بیرون رفتنی نیست ،همسر خود را از این کلام آتشین محروم نسازید.(۱)
کسی که این جمله را گفته است ، روان شناسی زنان را خوب می دانسته و تاثیر ابراز محبت در ماندگاری یک رابطه ی زناشویی را می شناخته است.این جمله متعلق به یک مکتب روان شناسی نوظهور نیست ، جمله ایست که پیامبر مهربانی ها ، هزار و اندی سال قبل در باره ی برخورد با همسر ، به مردان سفارش کرده اند.
تعریف شما از بهترین مرد چیست؟ مردی که درامد خوبی داشته باشد ؟مهربان باشد؟ به خانواده اش توجه کند؟ موقعیت اجتماعی خوبی داشته باشد؟ چقدر یا این حرف ها موافقید:
خَیرُ الرِّجالِ مِن اُمَّتىَ الَّذینَ لا یَتَطاوَلُونَ عَلى أَهلیهِم و َیَحِنُّونَ عَلَیهِم و َلا یَظلِمُونَهُم؛
بهترین مردان امّت من كسانى هستند كه نسبت به خانواده خود خشن نباشند و اهانت نكنند و دلسوزشان باشند و به آنان ظلم نكنند.(۲)
خَیرُكُم خَیرُكُم لأَهلِهِ و َأَنَا خَیرُكُم لأَهلى ما أَكرَمَ النِّساءَ إلاّ كَریمٌ و َلا أَهانَهُنَّ إلاّ لَئیمٌ؛
بهترین شما كسى است كه براى خانواده اش بهتر باشد، و من از همه شما براى خانواده ام بهترم، زنان را گرامى نمى دارد، مگر انسان بزرگوار و به آنان اهانت نمى كند مگر شخص پَست و بى مقدار.(۳)
إنَّ المَرءَ یَحتاجُ فى مَنزِلِهِ و َعِیالِهِ إِلى ثَلاثِ خِلالٍ یَتَكَلَّفُها و َإن لَم یَكُن فى طَبعِهِ ذلِكَ : مُعاشَرَةٌ جَمیلَةٌ و َسَعَةٌ بِتَقدیرٍ و َغَیرَةٌ بِتَحَصُّنٍ؛
مرد در خانه و نسبت به خانواده اش نیازمند رعایت سه صفت است هر چند در طبیعت او نباشد: خوشرفتارى ، گشاده دستى به اندازه و غیرتى همراه با خویشتن دارى. (۴)
إذا حَمَلَتْ الْمَرْئَةُ کانَتْ بِمَنْزِلِهِ الصَّائِمِ الْقائِّمِ الْمُجاهِدِ بِنَفْسِهِ وَ مالِهِ فِی سَبِیلِ اللهِ فَإذا وَضَعَتْ کانَ لَها مِنَ الْأجْرِ ما لا یَدْریِ أحَدٌ ما هُوَ لِعِظَمِهِ …
نشستن مرد پیش زن و فرزندنش، نزد خداوند محبوب تر است از اعتکاف در این مسجد من.(۵)
این ها هم تعریف دین ما از بهترین مردها و وظایف انان است.اگر بیشتر مثال های ما در مورد سفارش بزرگان به مردان است نه به دلیل آنکه برای خانم ها هیچ سفارشی وجود ندارد بلکه به این منظور است که این روزها طرفداران حقوق زنان به گونه ای حرف می زنند که گویی در طول تاریخ هیچ کس دیگری به فکر زنان نبوده است. اما بد نیست دو شاهد مثال هم برای رفتار مناسب خانم ها با شوهرشان ذکر کنیم.
أیَّما اِمرَأةٍ حَمَلَتهُ عَلی ما لایَقدِرُ عَلَیهِ وما لا یُطیقُ لَم تُقبَلَ مِنها حَسَنَةٌ.
زنی که شوهر خود را بر انجام کارهایی وادار کند که او توانایی انجام دادن آنها را ندارد، هیچ یک از کارهای نیک او پذیرفته نخواهد شد.(۶)
لاغِنی بِالزَّوجَةِ فیما بَینَها و بَینَ زَوجِها المُرافِقِ لَها عَن ثَلاثِ خِصالٍ و هُنَّ: صِیانَةُ نَفسِها عَن کلِّ دَنَسٍ حَتّی یَطمَئِنَّ قَلبُهُ إلَی الثِّقَةِ بِها فی حالِ المَحبوبِ والمَکروهِ …
زن در رابطه به شوهر سازگار خود از رعایت سه خصلت بی نیاز نیست: حفظ کردن خود از هر گناه و آلودگی تا شوهرش در هر حال، خوشایند یا ناخوشایند، در دل به او اطمینان داشته باشد؛ مراقبت از او و زندگی اش تا شوهرش در صورتی که لغزشی از او سرزند با او مهربانی کند و اظهار عشق به او با عشوه و دلبری و ظاهر مناسب و خوشایند در نظر او.(۷)
گوینده ی این جملات ، بر روان شناسی و نیاز مردان در زندگی زناشویی اشراف کامل داشته است. با یک نگاه ساده به این جملات ، می توانیم به یک نتیجه گیری کاملا منطقی برسیم ، جملات بزرگان ما و کتاب دینی ما تنها برای خواندن نیستند ، مثل نسخه ی پزشک که اگر از رویش بخوانی ، بیماری ات درمان نمی شود. باید بخوانی ، داروها را بخری و به موقع مصرف کنی .
کتاب زندگی ما و سیره ی بزرگان ما باید خوانده شود ، خورده و هضم شود و در مناسبات مختلف زندگی ، به آن عمل شود.
شاید سخت ترین وظیفه ی ما که خود را پیرو آنان می دانیم و در ظاهرمان هم این پیروی را نشان می دهیم ، این باشد که نوع زندگی مان، آنقدر خوب و صحیح و عاری از خطا باشد که هر کس از بیرون بیننده ی ماست ، بتواند رد پای سخنان بزرگانمان را در رفتارمان ببیند.
پی نوشت ها:
“_ ۱پیامبر اکرم (ص)، ،وسایل الشیعه ج۱۴ ص۱۰
۲_ مكارم الأخلاق ص ۲۱۶
۳_ نهج الفصاحه ص۴۷۲ ح ۱۵۲۰
۴_ تحف العقول ص ۳۲۲
۵_«وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۱۷۵»
۶_«مکارم الأخلاق، ص ۲۱۵»
۷_«بحار الأنوار، ج ۷۸، ص ۲۳۷»