موضوع: "بدون موضوع"

ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺁﻟﺰﺍﯾﻤﺮ ﺩﺍﺷت

 


ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺖ: ﻣﺎﺩﺭ ﯾﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺩﺍﺭﯼ، ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻫﻤﯿﻦ

ﺑﺒﺮﯾﻤﺖ ﺁﺳﺎﯾﺸﮕﺎﻩ ﺳﺎﻟﻤﻨﺪﺍﻥ

ﻣﺎﺩﺭ ﮔﻔﺖ: ﭼﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺍﯼ؟

ﮔﻔﺖ: ﺁﻟﺰﺍﯾﻤﺮ

ﮔﻔﺖ: ﭼﯽ ﻫﺴﺖ؟

ﮔﻔﺖ: ﯾﻌﻨﯽ ﻫﻤﻪ ﭼﯿز رﻮ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯿﮑﻨﯽ

ﮔﻔﺖ: اﻧﮕﺎﺭ ﺧﻮﺩﺗﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﯼ

ﮔﻔﺖ: ﭼﻄﻮﺭ؟

ﮔﻔﺖ: ﺍﻧﮕﺎﺭ ﯾﺎﺩﺕ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﺎ ﭼﻪ ﺯﺣﻤﺘﯽ ﺑﺰﺭﮔﺖ ﮐﺮﺩﻡ،

ﭼﻘﺪﺭ ﺳﺨﺘﯽﮐﺸﯿﺪﻡ ﺗﺎ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﺸﯽ،

ﻗﺎﻣﺖ ﺧﻢ ﮐﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﻗﺪ ﺭﺍﺳﺖ ﮐﻨﯽ…

ﭘﺴﺮ ﺭﻓﺖ ﺗﻮﯼ ﻓﮑﺮ …

ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺑﻪ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﮔﻔﺖ: ﻣﺎﺩﺭ ﻣﻨﻮ ﺑﺒﺨﺶ

ﮔﻔﺖ: ﺑﺮﺍﯼ ﭼﯽ؟

ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﮑﻨﻢ

ﻣﺎﺩﺭ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﮐﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﯾﺎﺩﻡ ﻧﻤﯿﺎﺩ…

خدا نکند...

ایت الله مجتهدی تهرانی:

وضو می‌گیری، اما در همین حال اسراف می‌کنی

نماز می‌خوانی اما با برادرت قطع رابطه می‌کنی

روزه می‌گیری اما غیبت هم می‌کنی

صدقه می‌دهی اما منت می‌گذاری

بر پیامبر و آلش صلوات می فرستی اما بدخلقی می کنی

دست نگه دار!

ثواب‌هایت را در کیسهٔ سوراخ نریز!

راه ظهورت را بستم....

ما که از عشق حسین (ع) دم میزنیم

کوچه ها را رنگ ماتم میزنیم

پس چرا هر لحظه با رفتار خود

بر دل صاحب زمان (عج) غم میزنیم

خاطره ای از شهید ردانّی پور

در فتح المبین به سختی مجروح شد. منتقل شد به بیمارستانی در تهران. وقتی حالش بهتر شد قصد بازگشت به جبهه داشت. اما هیچ پولی همراهش نبود. اما می دانست چه کند!

عصر جمعه بود. مشغول دعای فرج شد. از خود آقا تقاضای کمک کرد. بعد از نماز جمعه جمعیتی برای ملاقات با جانبازان به بیمارستان آمدند. سیدی از جمع خارج شد و به سراغ مصطفی آمد. یک کتاب دعا به او هدیه داد و رفت!

در میان صفحات کتاب چند اسکناس بود. این پول هزینه کرایه و شام او را تأمین کرد. به جبهه که رسید این پول تمام شد!

برای بچه ها مداحی می کرد. صحبت می کرد. کلام او بسیار مۆثر بود. سخنرانی او قبل از عملیات بیت المقدس آن چنان گیرا بود که بچه ها برگه های مرخصی را پاره کرده و ماندند. اولین گروهی که وارد خرمشهر شد نیروهای تحت امر او بودند.

مصطفی فرمانده سپاه سوم صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه شریف) بود. پنج تیپ و لشگر را فرماندهی می کرد. لشگرهای 25 کربلا، 17 علی بن ابی طالب(علیه السّلام)، 10 سیدالشهداء(علیه السّلام)، 8 نجف و 14 امام حسین(علیه السّلام) تحت امر او بودند.

از او خواسته بودند مسئولیت نیروی زمینی سپاه را به عهده بگیرد. اما قبول نکرد.

بعد از عملیات رمضان همه مسئولیتها را تحویل داد! چه شده بود نمی دانیم. می گفت تا حالا تکلیف بود مسئول باشم. اما حالا می خواهم بسیجی باشم.

برگشت اصفهان. آماده شد برای ازدواج. می خواست همسرش از سادات باشد. به خاطر علاقه به حضرت زهرا(علیها السّلام). برای همین با همسر یکی از شهدا که از سادات بود ازدواج کرد.

مجلس عروسی او بسیار ساده و با صفا بود. همه شاد و خوشحال بودند. در پایان مراسم خیلی باجدّیت گفت.

فکر نکنید من با ازدواج به دنیا چسبیده ام. ازدواج وظیفه ای بود. جبهه و جهاد هم وظیفه دیگری است.

سه روز بعد ازازدواج راهی شد. مرحله بعدی عملیات والفجر2 در حال انجام بود. با گردان یا زهرا(علیها السّلام) به جلو رفت. پیکر بچه هایی که بر روی تپه برهانی مانده بود به عقب منتقل کرد.

مصطفی ردانّی پور با سمت یک بسیجی به عملیات آمد و همانجا مشغول مبارزه شد.

قبل از عملیات به برادرش گفت: می خواهم جایی بمانم که نه دست شما به من برسد. نه دست دشمنان!

روز نیمه مرداد62 روز معراج مصطفی بود. پیکرش همانجا ماند. روی تپه برهانی در ارتفاعات پیرانشهر.

مدتی بعد نیروها عملیات دیگری کردند. پیکر ده ها شهید به عقب منتقل شد. ده سال بعد بچه های تفحص چهارصد پیکر شهید را از ارتفاعات پیرانشهر به عقب منتقل کردند.

به همه سپرده بودیم اگر همراه شهیدی انگشتر عقیق درشتی پیدا کردید خبر دهید. اما خبری از مصطفی نبود.

برای مصطفی این فرمانده بزرگ جنگ کسی مراسم نگرفت. اصلاً خبر شهادتش را کسی نگفت.

شاید فکر می کردند جنازه اش به دست دشمن افتاده. شاید فکر می کردند اسیر شده.

اما گویی گمنامی صفتی است که همه عاشقان حضرت زهرا(علیها السّلام) به آن آراسته اند.

آیت‌الله جوادی:راهپیمایی اربعین در جهان سابقه ندارد

حضرت آیت الله عبدالله جوادی آملی استاد اخلاق حوزه علمیه قم، در سلسله جلسات درس اخلاق ، زیارت ائمه اطهار(ع) را تلو زیارت خداوند خواند و اظهار داشت: زیارت ائمه اطهار(ع) و اولیای الهی در تلو زیارت خداوند معنی پیدا می‌کند؛ ازاین‌رو می‌توان از قُرب و بُعد ایشان را زیارت کرد گرچه از لحاظ درجات متفاوت است.

استاد اخلاق حوزه علمیه قم با تجلیل از حماسه آفرینی عزاداران حسینی(ع) در کربلا خاطرنشان کرد: خاصیت حسین بن علی(ع) این است که در راه دین قطعه، قطعه شد از این‌رو عزاداری ایشان در شرق و غرب عالم بی‌نظیر است.

وی افزود: چنین جمعیت میلیونی که پیاده و سواره از راه دور و نزدیک، فاصله‌ طولانی را طی کنند و زمزمه زیر لبشان ذکر «یا حسین بن علی» باشد در جهان سابقه ندارد و برای کسی مقدور نیست.

حضرت آیت الله جوادی آملی به بیانات زینب کبری(س) اشاره کرد و یادآور شد: آن روزی که حضرت زینب(س) سوگند یاد کرد و خطاب به یزید فرمود «تو نام ما اهل بیت(ع) را نمی‌توانی خاموش کنی» یعنی همین که امروز در کربلا مشاهده می‌شود.

وی سیدالشهدا(ع) را مظهر فیض الهی خواند و تأکید کرد: ائمه اطهار(ع)‌ از خداوند فیض گرفته‌اند و به ما فوض می‌رسانند چنان که درباره امام حسین(ع) می‌فرماید «بَذَلَ مُهجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الجَهالَهِ وَ حِیرَهِ الضَّلالَه» یعنی خون جگرش را داد، خون گلوی خود را داد، خون سر خود را داد، خون آن بچة شیری را داد تا مردم را متدیّن کند، مردم را از جهالت نجات داده و آگاه کند.»

استاد درس خارج حوزه علمیه قم ابراز کرد: اگر کسی توفیق پیدا کرد امام حسین(ع) را از نزدیک زیارت کند به فوض و ثواب عظیمی رسیده است اما اگر این توفیق را نداشت زیارت از دور برایش ممکن و میسر است چون ائمه اطهار(ع) در دور و نزدیک حضور دارند.

وی با اشاره به حاضر بودن ائمه اطهار(ع) در هر زمان و زمینی گفت: انسان باید سعی کند در محضر ائمه اطهار(ع) حضور پیدا کند و اگر توفیق نداشت حضور را باور کند و بداند که «السلام علیک» لغو و بیهوده نیست و ائمه اطهار(ع) حاضرند و از راه دور و نزدیک جواب سلام را پاسخ می‌دهند.

مفسر برجسته قرآن کریم بیان داشت: در زیارت اربعین به امام حسین(ع) عرض می‌کنیم «ای فرزند رسول خدا(ص) شما آنچه لازمه تعلیم و تزکیه بود بیان کردید و آنچه که لازم بود با رفتار، گفتار و نوشتار فرمودید؛ شما برای امت کم نگذاشتید و فداکاری و ایثارگری کردید که در پیامبران الهی نیز سابقه نداشته است».

وی زیارت را حضور در محضر خداوند یا اولیای الهی دانست و خاطرنشان کرد: زیارت از خداوند شروع می‌شود و به ائمه اطهار(ع) و اولیای الهی می‌رسد و در زیارت لازم نیست تو مزور را ببینی بلکه همین که او تو را می‌بیند کافی است.

حضرت آیت الله جوادی آملی، زیارت را وابسته به حضور مزور عنوان کرد و افزود: از حضرت علی(ع) معنای «قدقامت الصلوه» را سؤال کردند و حضرت در پاسخ فرمودند «هان وقت الزیاره» اذان و اقامه به معنای اذن دخول برای ورود به حرم امن الهی است.
اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31