سكرت
آسمان فرصت پرواز بلنديست
آسمان فرصت پرواز بلنديست
واسه رد شدن از سیم خاردارها نیاز به یه نفر داشتن تا
روی سیم خاردارها بخوابه
و بقیه از روش رد بشن.داوطلب زیاد بود …
قرعه انداختند. افتاد بنام یه جوون.
همه اعتراض کردند الا یه پیرمرد!
گفت: ” چیکار دارید! بنامش افتاده دیگه! “
بچه ها از پیرمرد بدشون اومد.
دوباره قرعه انداختند بازم افتاد بنام همون جوون .
جوون بلافاصله خودش رو به صورت انداخت رو سیم خاردار.
بچه ها با بی میلی و اجبار شروع کردن به رد شدن از روی بدن جوون.
همه رفتن الا پیرمرد. گفتند: ” بیا! ” گفت ” نه! شما برید!
من باید وایسم بدن پسرم رو ببرم برای مادرش! مادرش منتظره!
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط گودرزي خوزاني در 1393/10/16 ساعت 08:41:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |